توجه آگاهی (ذهن آگاهی) Mindfulness

ذهنیت‌های طرحواره‌ای و ارتباط آنها با مایندفولنس و شفقت به خود

سالگو، باجت و اونکا[۱] (۲۰۲۱) مطالعه‌ای بر روی ۲۶۳ نفر از افرادی که دارای مشکلات مربوط به شحصیت بودند انجام دادند. هدف آنها بررسی ارتباط بین تنظیم هیجان، مایندفولنس (ذهن آگاهی/ توجه‌آگاهی) و شفقت به خود با ذهنیت‌های طرحواره‌ای بود.

ترجمه و تلخیص: دکتر پیمان دوستی

سالگو و همکاران (۲۰۲۱) معتقد بودند که بررسی الگوهای چند متغیره در یک رابطه مشترک بین ذهنیت‌های طرحواره‌ای و راهبردهای تنظیم هیجان ممکن است به درک عمیق‌تر پروفایل‌های پنهان شخصیت که تداعی‌های آنها را در مشکلات شخصیت سازماندهی می‌کند، منجر شود.

آنها با استفاده از یک رویکرد چند متغیره (CCA)، دو الگوی مستقل از ارتباط چند متغیره بین ذهنیت‌های طرحواره‌ای ناسازگار و راهبردهای تنظیم هیجان را شناسایی کردند. سالگو و همکاران (۲۰۲۱) بیان کردند که یافته‌های آنها می‌تواند به درک عمیق تری از مشکلات شخصیت منجر شود و به روان درمانگران در مفهوم سازی آنها برای طراحی مناسب‌ترین مداخلات کمک کند.

مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود (self compassion) به عنوان نوعی تنظیم هیجان

مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) ذهن آگاهی یک حالت ذهنی غیر قضاوتی و متمرکز بر حال است که در آن افکار، ادراکات و احساسات، درست همانطور که هستند و بدون تلاش برای تغییر آنها پذیرفته می‌شوند و به طور هدفمند مورد توجه قرار می گیرند.

مطالعات نشان می‌دهند که عدم پذیرش افکار، ادراکات و احساس‌ها، به عنوان یک استراتژی در چندین اختلال مانند اضطراب فراگیر (مک لافلین، مننین و فراچ[۲]، ۲۰۰۷)، اختلال پنیک/ حمله وحشتزدگی (تول و رومر[۳]، ۲۰۰۷)، اعتیاد به هروئین (تول، شولزینگر، اشمیت، زولنسکی و لژوز[۴]، ۲۰۰۷) و اختلال شخصیت مرزی (گراتز، روزنتال، تول و لژوز[۵]، ۲۰۰۶) وجود دارند.

سرکوب افکار و احساس‌ها و اجتناب از آنها به عنوان عوامل خطر در ایجاد پریشانی تجربه‌شده در افسردگی و اختلالات اضطرابی هستند و ممکن است منجر به رفتارهای ناسازگار شوند. رابطه بین سطح سازماندهی شخصیت و علائم مرزی- افسردگی با نشخوار فکری واسطه می شود (کواچ، اشملوفسکی، گالامبوس و گی[۶]، ۲۰۲۱).

تحقیقات نشان می‌دهند که طرحواره‌های ناسازگار اولیه با مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود ارتباط منفی دارند (ثیم[۷]، ۲۰۱۷).

مطالعه دیگری  نشان داد که ارتباط منفی قوی‌ای بین مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و طرحواره‌های ناسازگار اولیه در میان مردان بزرگسالی که به دنبال درمان سوء مصرف مواد هستند وجود دارد (شوری، براسفیلد، اندرسون و استوارت[۸]، ۲۰۱۵).

سطوح پایین‌تر مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود، رابطه بین طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و پریشانی روان‌شناختی را واسطه می‌کنند. تأثیر طرحواره‌های ناسازگار اولیه بر رفتار توسط ذهنیت‌های طرحواره‌ای واسطه می‌شود (ویک-هربرینک، برنشتاین، برورز، رولوف، رایکبور و آرنتز[۹]، ۲۰۱۸).

بر اساس این یافته‌ها می توان این فرض را مطرح کرد که فعال سازی ذهنیت‌های طرحواره‌ای با سطح مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود مرتبط است. به طور خاص، ذهنیت بزرگسال سالم همبستگی مثبت و ذهنیت‌های طرحواره‌ای ناسازگار با مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود همبستگی منفی خواهد داشت.

شفقت به خود (خود- شفقت ورزی) به جای داشتن افکار انتقادی و تنبیهی، مدیریت سازگارانه احساسات را تسهیل می کند. علاوه بر این، شفقت به خود و مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) ما را قادر می‌سازد که زمینه و رویداد منفی را واقع بینانه تر ببینیم (فینلی جونز، ریس و کین[۱۰]، ۲۰۱۵). ذهنیت‌های والد ناکارآمد مانند والد تنبیه‌گر و والد پر توقع، با خود منزوی کردن و خود قضاوتی مشخص می شود.

فرضیه ما این است که خود شفقت ورزی، حس اشتراک انسانی و مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) با ذهنیت بزرگسال سالم ارتباط مثبت خواهد داشت، در حالی که خود قضاوتی و انزوا با ذهنیت‌های تنبیهی و والد پر توقع ارتباط مثبت خواهند داشت و بالعکس.


[۱]. Salgó, Bajzát & Unoka

[۲]. McLaughlin, Mennin & Farach

[۳]. Tull & Roemer

[۴]. Tull, Schulzinger, Schmidt, Zvolensky & Lejeuz

[۵]. Gratz, Rosenthal, Tull & Lejuez

[۶]. Kovács, Schmelovszky, Galambos & Gy

[۷]. Thimm

[۸]. Shorey, Brasfield, Anderson & Stuart

[۹]. Wijk-Herbrink, Bernstein, Broers, Roelofs, Rijkeboer & Arntz

[۱۰]. Finlay-Jones, Rees & Kane

تمرین لنگر انداختن با فرمول ACE در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت)

چگونه طوفان‌های هیجانی را مدیریت کنیم؟ خب، در زندگی واقعی، وقتی طوفانی به یک شهر ساحلی می‌وزد، همه قایق‌های بندر لنگر می‌اندازند. چرا؟ زیرا اگر این کار را نکنند، آسیب می‌بینند یا در دریا سرگردان می‌شوند. اما حتی زمانی که یک قایق لنگر می‌اندازد، طوفان به طور جادویی از بین نمی‌رود. لنگرها نمی‌توانند آب و هوا را کنترل کنند، اما می‌توانند قایق را تا زمانی که طوفان بگذرد ثابت نگه دارند.

منبع: کتاب وقتی زندگی ضربه سختی می زند/ راس هریس (۲۰۲۱)

مترجمان: نرگس حسینی نیا و پیمان دوستی (۱۴۰۱)

 بنابراین، می‌خواهیم کاری مشابه انجام دهیم- یاد می‌گیریم که چگونه وقتی طوفان‌های هیجانی در درون ما موج می‌زند، «لنگر را رها کنیم».

فرمول ACE: تصدیق (A)، ارتباط (C)، پیوند (E)

تمرین‌ لنگر انداختن می‌توانند به اندازه ده ثانیه یا ده دقیقه کوتاه باشند و شما می‌توانید آن را در هر زمان و هر مکان انجام دهید. فرمول ACE برای لنگر انداختن را می توان به عنوان یکی از تمرین های مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) در نظر گرفت که در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده می شود. لنگر انداختن از فرمول ساده “ACE” استفاده می‌کند:

A: افکار و احساسات خود را تصدیق[۱] کنید؛

C: با بدن خود ارتباط[۲] برقرار کنید؛

E: با کاری که انجام می‌دهید پیوند[۳] بخورید.

بیایید همین حالا فرمول ACE را امتحان کنیم. می‌توانید این تمرین را بدون توجه به احساسی که دارید انجام دهید- خوشحال یا غمگین، مضطرب یا عصبانی، خنثی یا بی‌حس.

فرمول ACE در عمل

A: افکار و احساسات خود را‌‌  تصدیق کنید

بی‌صدا و مهربانانه هر آنچه که در درون‌تان «جریان دارد» را تصدیق کنید: افکار، احساس‌ها، هیجان‌ها، خاطرات، حس‌ها، تمایلات. با صراحت و کنجکاوی مثل یک کودک، به آنچه در دنیای درونی شما می‌گذرد توجه کنید. به سرعت بدن خود را برای یافتن احساس‌ها و حس‌ها اسکن کنید و توجه داشته باشید که چه نوع افکاری از سرتان می‌گذرد. بهتر است که این کار را با عباراتی مانند “من متوجه ………… هستم” یا “من ……… دارم” انجام دهید. مثلا ممکن است با خود بگویید من متوجه اضطراب هستم، من احساس غم دارم، من متوجه بی‌حسی هستم، من افکار ترسناکی دارم، من متوجه شدم ذهنم وسواس دارد، یا من فکری در مورد اینکه آدم بدی هستم دارم.

افکار و احساس‌های خود را بدون قضاوت، جنگ یا تلاش برای خلاص شدن از شر آنها تصدیق کنید. شما فقط تصدیق می‌کنید که- در حال حاضر، در این لحظه- آنها اینجا هستند.

C: با بدن خود  ارتباط برقرار کنید

در حالی که همچنان به تصدیق افکار و احساس‌های خود ادامه می‌دهید، با بدن فیزیکی خود ارتباط برقرار کنید. برخی یا همه پیشنهادهای زیر را امتحان کنید یا سعی کنید روش خودتان را برای انجام این کار پیدا کنید:

  • به آرامی پاهای خود را به زمین فشار دهید.
  • به آرامی کمر و ستون فقرات خود را صاف کنید.
  • به آرامی نوک انگشتان خود را به هم فشار دهید.
  • به آرامی دست‌ها یا گردن خود را بکشید یا شانه‌های خود را بالا بیاورید.

اگر بیماری مزمن یا آسیب دیدگی، محدودیت‌هایی برای حرکت بدن‌تان ایجاد کرده است، این تمرین را مطابق با آن تطبیق دهید. رادا به دلیل فیبرومیالژیا و درد شدید در قسمت بالایی بدن، از بیشتر حرکات بالا اجتناب کرد، اگرچه می‌توانست پاهایش را به زمین فشار دهد. ما با هم به این جایگزین‌ها رسیدیم:

  • به آرامی و با ملایمت نفس بکشید و دم و بازدهم انجام دهید.
  • به آرامی و با ملایمت، موقعیت خود را در صندلی طوری تنظیم کنید که راحت‌تر باشید.
  • به آرامی و با ملایمت چشمان خود را از این طرف به سمت دیگر حرکت دهید.
  • به آرامی و با ملایمت ابروهای خود را بالا بیاورید و سپس آنها را پایین بیاورید.

خلاق باشید؛ هر چیزی که به شما کمک کند با بدن خود ارتباط برقرار کنید کافی است. همانطور که این کار را انجام می‌دهید، سعی نکنید از آنچه در دنیای درونی‌تان اتفاق می‌افتد فرار یا اجتناب کنید و یا حواس خودتان را پرت کنید. همچنین سعی نکنید از شر افکار و احساسات دشوار خلاص شوید (به یاد داشته باشید: لنگرها طوفان را از بین نمی‌برند). هدف این است که از افکار و احساس‌های خود آگاه بمانید، حضور آنها را تصدیق کنید و در عین حال با بدن خود ارتباط برقرار کنید و آن‌را فعالانه حرکت دهید. چرا؟ زیرا می‌توانید کنترل بیشتری بر اعمال فیزیکی خود به دست آورید– بر کارهایی که با بازوها، دست‌ها، ساق‌ها، پاها، صورت و دهان خود انجام می‌دهید. تلاش برای کنترل افکار و احساس‌ها اغلب با شکست مواجه می‌شود یا مشکلات جدیدی ایجاد می‌کند. در عین حال، کنترل اعمال فیزیکی به شما امکان می‌دهد تا حین طوفان هیجانی، به طور مؤثر عمل کنید.

E: با کاری که انجام می‌دهید پیوند بخورید

اکنون که افکار و احساس‌های خود را تصدیق می‌کنید و با بدن خود ارتباط برقرار کردید، موقعیت خود را نیز درک کنید و توجه خود را دوباره بر روی فعالیتی که انجام می‌دهید متمرکز کنید. برخی یا همه پیشنهادهای زیر را امتحان کنید یا سعی کنید روش خودتان را برای انجام این کار پیدا کنید:

  • به اطراف اتاق نگاه کنید و به پنج چیز که می‌توانید ببینید توجه کنید.
  • به سه یا چهار چیزی که می‌توانید بشنوید توجه کنید.
  • توجه داشته باشید که چه چیزی را می‌توانید بو یا مزه کنید یا در داخل بینی یا دهان خود حس کنید.
  • به کاری که انجام می‌دهید توجه کنید.
  • تمرین را با توجه کامل به فعالیتی که انجام می‌دهید پایان دهید.

ایده این است که به آرامی سه یا چهار بار چرخه ACE را طی کنید و آن‌را به یک تمرین دو تا سه دقیقه‌ای تبدیل کنید.

لنگرها طوفان‌ها را کنترل نمی‌کنند

گاهی اوقات وقتی افراد را به این تمرین دعوت می‌کنم، آنها شکایت می‌کنند، “این تمرین کاری نمی‌کند!” بنابراین می‌پرسم: “منظورتان چیست؟” آنها معمولاً با چیزهایی مانند این پاسخ می‌دهند: «احساس بهتری ندارم. این کار باعث نمی‌شود که این احساس‌ها از بین بروند.” من توضیح می‌دهم همانطور که لنگرها طوفان‌ها را کنترل نمی‌کنند، فرمول ACE راهی برای کنترل احساس‌های شما نیستند.

اهداف لنگر انداختن این موارد هستند:

  • کنترل بیشتری بر اعمال فیزیکی خود به دست آوریم تا بتوانیم زمانی که افکار و احساس‌های دشوار ظاهر می‌شوند، موثرتر عمل کنیم،
  • برای کاهش ضربه و تاثیر افکار و احساس‌ها: وقتی ما هشیارانه از افکار و احساس‌های خود آگاه هستیم، آنها نمی‌توانند ما را کنترل کنند، اما هنگامی که ما در حالت خلبان خودکار هستیم، ما را مانند عروسک خیمه شب بازی به اطراف تکان می‌دهند،
  • برای قطع نگرانی، نشخوار فکری، وسواس فکری یا هر چیز دیگری که با آنها در ذهن‌مان گم می‌شویم،
  • برای قطع رفتارهای مشکل‌ساز، مانند دعوا و مشاجره با عزیزان، کناره‌گیری و پنهان شدن از آنها، یا استفاده نامناسب از مواد مخدر و الکل، و
  • برای اینکه به ما کمک می‌کند تا زمانی که افکار و احساس‌ها ما را از عملی که انجام می‌دهیم بیرون می‌کشد، دوباره تمرکز کنیم و با آن عمل پیوند بخوریم.

[۱]. acknowledge

[۲]. connect

[۳]. engage

چه زمانی برای انجام تمرین‌های مایندفولنس مناسب است؟

 دکتر راس هریس به این پرسش که چه زمانی برای انجام تمرین‌های مایندفولنس مناسب است، پاسخ می‌دهد.

مترجم: دکتر پیمان دوستی

ما می‌توانیم این تمرین‌ها را در هر زمان و مکان انجام دهیم. ما نمی‌خواهیم منتظر بمانیم تا طوفان‌های هیجانی شروع به وزیدن کنند؛ این تمرین‌ها را در طول روز انجام دهید. ما می‌توانیم هر زمان که در افکار و احساس‌های خود فرو می‌رویم، در چراغ‌ قرمز، در زمان استراحت حین تبلیغات تلویزیون، در صف، پشت میزمان قبل از شروع کار، هنگام ناهار، یا وقتی که از رختخواب خارج می‌شویم، آنها را تمرین کنیم.

ما می‌توانیم در مواقعی که هوای هیجانی‌مان معتدل است تمرین کنیم- حتی زمانی که فقط کمی بداخلاق، ناراحت و نگران هستیم. می‌توانیم زمانی که حوصله‌مان سر می‌رود یا بی‌صبر هستیم، به جای اینکه برای پرت کردن حواس‌مان به گوشی‌های هوشمند خود پناه ببریم، آنها را تمرین کنیم. ما می‌توانیم با هر تجربه درونی- افکار، تصاویر، خاطرات، هیجان‌ها، احساس‌ها، حس‌ها، انگیزه ها، تمایل‌ها- و یا در هر ترکیبی آنها را تمرین کنیم.

انجام مایندفولنس و ایجاد تغییراتی در مغز


گردآوری و ترجمه: دکتر پیمان دوستی

در یک مطالعه که فیلیپ آر گلدین و همکاران (۲۰۲۱) انجام دادند، به دنبال پاسخ به این سوال بودند که آیا آیا درمان‌های با پایه شناختی رفتاری و همچنین درمان بر پایه مهارت‌های مایندفولنس مانند کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی/ ذهن آگاهی (مایندفولنس) اثرات مغزی و رفتاری مشخصی را در طول ارزیابی مجدد شناختی و تنظیم پذیرش در بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ایجاد می کند؟

در واقع، آنها می‌خواستند بدانند که یک سال پس از درمان اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) با مهارت‌های مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی)، و همینطور درمان‌های با پایه شناختی رفتاری، تغییرات مغزی مرتبط با درمان ایجاد می‌شود یا خیر؟

گلدین و همکاران برای دستیابی به نتایجی دقیق تر، یک گروه درمانی شناختی رفتاری، یک گروه درمانی بر پایه مهارت‌های مایندفولنس و یک گروه کنترل تشکیل دادند تا بتوانند یافته‌های خود را مورد مقایسه قرار دهند. گروه کنترل آنها به شکل گروه انتظار بود و پس از پایان پژوهش، گروه کنترل نیز از مزایای درمان برخوردار شدند.

در این کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی‌شده، در مجموع ۱۰۸ بزرگسال با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) که دارو دریافت نمی‌کردند و  ۶۰ نفر آنان را زنان با میانگین سنی ۳۲.۷ تشکیل می‌دادند، ‌انتخاب شدند. از ۱۰۸ شرکت کننده در این مطالعه، نمونه نهایی ۹۵ نفر شامل ۳۱ نفر دریافت کننده درمان‌ گروهی شناختی رفتاری، ۳۲ نفر دریافت کننده مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و ۳۲ نفر حاضر در گروه کنترل بود. دو گروه آزمایش به طور مجزا در ۱۲ جلسه هفتگی تحت مداخله قرار گرفتند.

داده های گلدین و همکاران (۲۰۲۱) از دسپتامبر ۲۰۱۲ تا دسامبر ۲۰۱۴ در بخش روانشناسی دانشگاه استنفورد جمع آوری شد و در نهایت این داده ها از فوریه ۲۰۱۹ تا دسامبر ۲۰۲۰ تجزیه و تحلیل شدند.

آنها برای ارزیابی نتایج از ابزارهایی چون، تغییرات در احساسات منفی گزارش‌شده، سیگنال‌های وابسته به سطح اکسیژن خون (BOLD)، تصویر برداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) و ارزیابی مجدد شناختی استفاده کردند.

نتایج مطالعه گلدین و همکاران (۲۰۲۱) نشان می‌دهد که درمان‌های شناختی رفتاری و مهارت‌های مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی)، هر دو درمان‌های موثری با مزایای بلندمدت برای افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) است که شبکه‌های مغزی شناختی و تنظیم توجه را به کار می‌گیرند. همچنین هر دو درمان، استراتژی‌های تنظیم هیجان را افزایش می‌دهند.

مطالعه آنها در مجله روانپزشکی  JAMAکه یک مجله پزشکی ماهانه است و توسط انجمن پزشکی آمریکا بررسی می شود  در سال ۲۰۲۱ منتشر شد.

پرورش خود مشاهده گر در اکت

زمانی که ما به عنوان مراجعه کننده وارد پروسه مشاوره یا درمان بر اساس فرایندهای انعطاف پذیری روانشناختی (بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد/ اکت) می شویم، ممکن است تراپیست در بخش هایی از جلسات ما را به سمت و سویی تشویق کند تا ما بتوانیم یک خود مشاهده گر (نظاره گر) را درون خودمان پرورش دهیم. خود نظاره گری که (مشاهده گری که) آگاه به محتواهای روان شناختی ماست. آگاه به افکار، احساس ها، هیجان ها و حتی حس های بدنی ماست. در واقع ممکن است تراپیست ما را به سمت و سویی سوق دهد که خودی پرورش دهیم که این خود به جای اینکه خودش جزیی از جریان تفکر باشد، به جای اینکه غرق در جریان تفکر باشد، بتواند در ذهن ما یک قدم به عقب بیاستد و نظاره گر جریان تفکر باشد. به عبارتی، این خود به محتواهای روانشناختی ما آگاه است، اما در عین حال غرق در آنها نیست.

ممکن است درمانگر برای ایجاد این فرآیند، صرفا از مراجعه کننده بخواهد تا این عبارت را تکرار کند: “من متوجهم که فکری دارم که …… “، ” من متوجهم فکری دارم که محتواش این است که ……..”، “من متوجهم الان فکری در ذهنم است که فکرم به من می گوید …..”.

نکته کلیدی در خصوص فرآیندهای انعطاف پذیری روان‌شناختی، تمرین کردن است. البته برای این تمرین ها لازم نیست زمان های خاصی را صرف کنید، بلکه شما هر لحظه می توانید آنها را انجام دهید و هر لحظه به شکلی آگاهانه متوجه آنچه در ذهن‌تان می گذرد، باشید.

حضور در لحظه اکنون همراه با گذشته

خاطره‌ای را به‌صورت آگاهانه در ذهن خود بیاورید و سپس به خود بگویید: «اکنون به یاد می‌آورم که …» این گفته را با توصیف مختصر خاطره در یک جمله کوتاه ادامه دهید. به‌عنوان مثال، ممکن است بگویید «اکنون به یاد می‌آورم که رئیسم به من گفت من هرگز به جایی نخواهم رسید».

منبع: کتاب ذهن آزاد شده/ نوشته دکتر استیون هیز (۲۰۱۹)/ ترجمه: دکتر پیمان دوستی، نرگس حسینی نیا، مهدی ماندگار، مریم پیرتاج (۱۴۰۰)

سفارش این کتاب

با انجام این کار، گوش به‌زنگ هر گونه احساس تحریک شده، هر واکنش بدنی مانند سفت شدن شکم، افکاری که ممکن است ایجاد شوند، یا تمایل برای انجام کاری می‌شوید. همچنین گوش به‌زنگ سایر افکاری که ممکن است ظاهر شوند نیز باشید. هنگامی‌که این خاطره را برای خود بیان می‌کنید، به این احساسات، افکار و سایر ادراکات، یک به یک توجه کنید. به‌عنوان مثال، بگویید «اکنون احساس غمگینی می‌کنم».

اگر دارای این فکر هستید که «این اتفاق هرگز نباید می‌افتاد»، بهتر است آن را به این صورت بیان کنید «من دارای این فکر هستم که این اتفاق هرگز نباید می‌افتاد». اگر مسیر پاسخ‌هایی که می‌خواستید توصیف کنید را گم کردید، به خاطره بازگردید و اگر می‌توانید، مجدداً آن را شرح دهید. برای خاطرات دیگری که ظاهر می‌شوند نیز همین تمرین را تکرار کنید.

کارگاه‌های آموزشی مجازی پذیرش و تعهد

این عبارت ساده «من دارای این فکر هستم که … »، ابزاری قدرتمند برای ایجاد گسلش در توجه آگاهی (ذهن‌آگاهی) است و فاصله‌ای کوچک را از افکار، احساسات و تکانه‌ها ایجاد می‌کند که به ما اجازه می‌دهد همراه با آن‌ها در لحظه حال حضور داشته باشیم. تفکر یا احساس، ممکن است درباره گذشته یا آینده باشند، اما با استفاده از این برچسب‌ها شما به ذهن خود هشدار می‌دهید که اکنون این واکنش رخ می‌دهد. ایجاد این آگاهی، عادت قدرتمندی را در ذهن توسعه می‌دهد که می‌تواند به ما برای ماندن در زمان حال کمک کند، حتی هنگامی‌که سخت‌ترین خاطرات، افکار و هیجان‌ها، خود را نشان می‌دهند.

توجه‌آگاهی و خودآگاهی (هشیاری)

قبل از اینکه بخواهیم از موضوع های مرتبط با چگونگی کارکرد توجه و میزان اهمیت توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) در زندگی‌مان عبور کنیم، باید به مسئله مهم دیگری اشاره کنیم که همان ماهیت خودآگاهی (هشیاری[۱])، درک احساس زنده بودن، و آگاهی از وجودمان به عنوان خود (self) می‌باشد. یک ایده بسیار مهم در توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس)، ماهیت آگاهی ماست.

منبع: کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی، نوشته دکتر پل گیلبرت و ترجمه دکتر پیمان دوستی و گلناز قدرتی

این موضوع را در نظر بگیرید که ما یک نقطه از آگاهی هستیم که در طول زمان حرکت می‌کنیم. توجه شما در لحظه‌ای که گذشته یا در لحظه‌ای که در آینده می‌آید، وجود ندارد. لحظه‌ای درباره این موضوع تامل کنید. شما در حال حاضر، و فقط در حال حاضر وجود دارید! البته، در تصورات خود می‌توانید مواردی را از گذشته به ذهن خود بیاورید یا موضوع های دیگری را در آینده تصور کنید، اما شما در آنجا وجود ندارید! ما فقط در حال و همین لحظه وجود داریم. توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) راهی برای کمک به ما در جهت درک این موضوع است و اینکه بتوانیم در همین لحظه‌ای که هستیم بیشتر زندگی کنیم! همچنین این موضوع به ذهن‌مان کمک می‌کند تا تماماً در جایی که هستیم، باشیم.

خودآگاهی (هشیاری) موضوع جالبی است زیرا به دلایل دیگری نیز باید به آن فکر کنید. خودآگاهی (هشیاری) همانند یک نورافکن است. قدرت نورافکن می‌تواند به چیزهای مختلفی نور بتاباند: یک کتاب روی میز، یک گیاه، یک تصویر روی دیوار، یا نقطه کثیف فرش، اما به خودش نوری نمی‌تاباند. یک آینه می‌تواند بسیاری از چیزها را منعکس کند اما نمی‌تواند تصویری از خودش را منعکس کند.

خودآگاهی (هشیاری) مانند آینه است. از سوی دیگر، آب را در نظر بگیرید: آب می‌تواند حاوی سم و یا دارو باشد، اما در اصل فقط آب است، نه آن چیزی که در آن وجود دارد. می‌توانیم ذهن خود را بدین گونه درنظر بگیریم و سعی کنیم آن را در قالب یک نورافکن به عنوان طبیعت خودآگاهی (هشیاری) تجسم کنیم- چیزهایی که توسط نورافکن روشن می‌شوند را درنظر بگیرید (به عنوان مثال هیجان‌هایمان، یک جریان فکری، تخیل هایی درباره آینده، و یا خاطراتی مربوط به گذشته)، اما همچنین می‌توانیم یاد بگیریم که خودآگاهی (هشیاری) را از ماهیت ذهن و آنچه که شامل آن می‌باشد، تفکیک کنیم.

اگر دوباره از مثال آب استفاده کنیم، درست همانطور که آب می‌تواند توسط چیزهای مختلف کدر و یا رنگی شود- خودآگاهی (هشیاری) نیز می‌تواند با احساس‌های مختلفی نظیر عصبانیت یا اضطراب، و یا با خاطراتی ناخوشایند عجین شود. یکی از جنبه‌های توجه‌آگاهی، یادگیری توجه کردن به واقعیت موجود به صورت آگاهانه و نه محتوای ذهن‌مان می‌باشد. در این لحظه یادگیری توجه کردن به خودآگاهی (هشیاری) یک عنصر اساسی توجه‌آگاهی است. اگر کمی این کار دشوار به نظر می‌رسد، نگران نباشید زیرا ما بارها آن را تمرین خواهیم کرد.


[۱]. consciousness

توجه‌آگاهی، توجه و حواس پرتی

یادگیری اینکه به توجه خود، توجه کنیم، به توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) مرتبط است. توجه‌آگاهی درباره شفافیت مشاهده و توجه می‌باشد. توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) اغلب به معنی توجه کردن به یک لحظه یا عمل خاص و همچنین کاهش تمایل برای تفکر، قضاوت و انجام کارهای مختلف به صورت همزمان می‌باشد.

منبع: کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی، نوشته دکتر پل گیلبرت و ترجمه دکتر پیمان دوستی و گلناز قدرتی

سفارش کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی

جان کابات زین[۱]، یکی از پیشگامان توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) جهان در دفاع از توجه‌آگاهی می‌گوید، توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) راهی برای “توجه کردن بدون قضاوت به لحظه حال” می‌باشد. بنابراین، به عنوان مثال، هنگام قدم زدن در خیابان وقتی ذهن ما متمرکز بر راه رفتن، مکانی که در آن هستیم، لذت بردن از رنگ ها، احساس روز و فقط در آن لحظه بودن باشد، به معنی توجه‌آگاه بودن است. در مقابل، می‌توانیم راه برویم و فکرمان پر از چیزهای دیگر، مانند آنچه باید برای شام تهیه کنیم، چگونه مشکلات مالی را حل کنیم، و یا جر و بحثی که داشته ایم، باشد. در این حالت ما در افکار خود (یا مشاهده های درونی) و نه در لحظه‌ای که در آن هستیم، زندگی می‌کنیم.

دانلود ویدیو کارگاه های تخصصی اکت، شفقت، مایندفولنس

به عنوان مثال، فرض کنید می‌خواهید یک سیب بخورید. چگونه می‌توانید این کار را با توجه‌آگاهی انجام دهید؟ ابتدا به سیب نگاه کرده و تمام رنگ ها و بافت های آن را درنظر بگیرید، آن را در دست خود نگه دارید و پوست آن را حس کنید. عجله نکنید، برای مشاهده آن وقت بگذارید. وقتی ذهن‌تان از تمرکز روی سیب دور می‌شود (به احتمال زیاد رخ خواهد داد) به آرامی تمرکز خود را به آن باز گردانید. در این کاوش، در حال قضاوت کردن سیب نیستید؛ بلکه فقط در حال بررسی ویژگی های آن هستید. سپس، چاقو را بردارید و آنرا پوست بگیرید یا برش دهید. یک بار دیگر به تغییری که در سیب ایجاد کرده‌اید، رنگ و بافت زیر پوست میوه توجه کنید. برای مشاهده واقعی آن، وقت بگذارید. سپس، یک تیکه از سیب را گاز بزنید. اکنون روی حس چشائی خود و احساس‌هایی که سیب در دهان شما بوجود می آورد تمرکز کنید. در مرحله بعد، تکه سیب را به آهستگی بجوید، بافت سیب را در دهان خود حس کنید، احساس کنید که چگونه عصاره سیب غدد بزاقی شما را تحریک می‌کند و چگونه بزاق در دهان شما احساس می‌شود. دقیقاً روی مزه و طعم آن تمرکز کنید. همانطور که تکه سیب را می جوید، متوجه شوید که چگونه سیب نرم تر می‌شود. هنگام بلعیدن، به احساس‌های ناشی از بلع توجه کنید.

سفارش کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی

بنابراین، شما سیب را به صورت بصری، از طریق  لمس و احساس بو، بافت، و مزه کشف کردید. اگر سیب را رها کرده بودید، قادر بودید صدای افتادن آن را بشنوید- اما امروز لازم نیست این کار را انجام دهید! در این تعامل، هیچ قضاوتی وجود ندارد. فقط تجربه شما از هر لحظه تعامل با سیب، وجود دارد. این “توجه‌آگاهانه” است- حضور در یک فعالیت، به جای اینکه به دلیل وجود دیگر افکار از آن منحرف شوید (حواس تان پرت شود)، و تمام جنبه‌های فعالیت را به طور کامل کشف کنید. اگر به یک تکه سیب بدون توجه‌آگاهی گاز بزنید، احتمالاً ذهن‌تان سرگردان می‌شود: در حال خوردن آن ممکن است به مشکلاتی که در محل کار خود داشته اید فکر کنید و یا در حال تماشای تلویزیون باشید. قبل از اینکه متوجه احساس‌ها و دور شدن توجه‌تان از خوردن شوید، ذهن‌تان به طور کامل روی این کار متمرکز نبوده است. همچنین ممکن است ذهن خود را به شکلی بسیار قضاوت گرانه روی سیب متمرکز کنید: «این سیب خوبی نیست- از کجا آن را خریده ام؟ باید میوه بیشتری بخورم. در واقع من سیب را دوست ندارم … اوه، لعنتی، انگشتم را بریدم “!

دانلود ویدیو کارگاه های تخصصی اکت، شفقت، مایندفولنس

در توجه‌آگاهی، یاد می‌گیریم چگونه حواس پرتی (افکار سرگردان) را تشخیص دهیم و به آرامی و ملایمت ذهن خود را به سمت وظایف و تمرکز بازگردانیم. در حقیقت، مسئله این است که چگونه ذهن، سرگردان به همه جا سرک می کشد و می‌تواند به راحتی توسط خواسته‌ها و هیجان‌هایی محدود شود که کانون تمرین توجه‌آگاهی هستند.

سفارش کتاب آموزش ذهن برای شفقت ورزی

توجه‌آگاهی بسیار مهم است زیرا بیشتر زندگی ما صرف انجام یک کار و فکر کردن به چیز دیگری می‌شود و ما هیچ وقت به صورت کامل در لحظه حضور نداریم. ذهن‌مان دائماً می پرد. به عنوان مثال، در هنگام رانندگی به خانه می‌رسیم بدون آنکه به یاد بیاوریم كه چطور به آنجا رسیدیم، زیرا ذهن ما مملو از صدها موضوع دیگر است. اگر اتفاقی غیرمنتظره رخ بدهد، مثلاً گروهی از موتورسواران اوباش اطراف ما ظاهر شوند، توجه‌مان بیدار می‌شود، یا اگر راننده جلویی به طور ناگهانی پای خود را روی ترمز فشار دهد، دوباره توجه‌مان معطوف می‌شود. این مثال به درک لذت بخش لحظه ها اشاره نمی‌کند؛ این مثال درباره هشیار شدن به خاطر یک دلیل مشخص است. توجه‌آگاهی درباره بودن در لحظه و تجربه دقیقاً همان چیزی است که در حال حاضر اتفاق می‌افتد. توجه‌آگاهی توجه با روشی خاص و تصدیق حواس پرتی هاست.

دانلود ویدیو کارگاه های تخصصی اکت، شفقت، مایندفولنس

هنگامی که ذهن ما سرگردان است، ما یاد می‌گیریم متوجه حواس پرتی خود بشویم و به آرامی و ملایمت توجه خود را دوباره متمرکز کنیم. اگر شروع به تمرین برخی از تصورات شفقت‌ورزانه و سایر جنبه‌های آن کنیم، مشخصاً بسیار کمک کننده خواهد بود. به این دلیل که در این حالت ذهن ما سرگردان خواهد شد، اما لازم نیست در این مورد سختی زیادی متحمل بشویم زیرا راهی وجود دارد که بتوانیم مجدداً توجه خود را به وظایف مان بازگردانیم. با این اوصاف، توجه‌آگاهی (ذهن آگاهی/ مایندفولنس) به نوبه خود دارای مزایایی است و روش‌های درمانی زیادی وجود دارند که توجه‌آگاهی را به مردم آموزش می‌دهند.


[۱]. Jon Kabat-Zinn

توجه کامل (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت ACT))

دانلود ویدئو کارگاه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

زمانی که با صمیمی ترین دوستم صحبت می کنم، آنچنان با دقت به حرف هایم گوش می کند که انگار به سخنرانی معروف ترین فرد جهان گوش می کند. در حین مکالمه احساس می کنم تمام وجودش را در اختیار من می گذارد و با توجه کامل با من ارتباط برقرار می کند. در چنین مکالمه ای احساس مهم بودن، محترم بودن، محبوب بودن، خشنودی و رضایت کافی از گفت و گو پیدا می کنم. تا به حال چنین تجربه ای را داشته اید که فردی به این شکل به صحبت هایتان گوش کند؟ چه احساسی به شما دست می دهد؟ هدیه ای به نام توجه کامل …

توجه کامل یکی از گران بها ترین هدیه هایی است که می توانید به عزیزانتان بدهید. مسلما که این مهارت هم مانند همه مهارت های دیگر زندگی نیاز به تمرین دارد، پس اگر در ابتدا خیلی موفق نبودید، نگران نباشید و دوباره تلاش کنید.

زمانی که به صحبت های همسر، دوست یا یکی از عزیزانتان گوش می کنید، سعی کنید طوری به او توجه کنید که انگار هیچ کس به جز او در این دنیا وجود ندارد. سعی کنید به همه ابعاد او مثل صدا، چهره، زبان بدن و … توجه کنید. ممکن است از خود بپرسید، اما چرا باید وقتی او اینگونه نیست، با توجه کامل به او گوش دهم؟ اگر چنین سوالی در ذهن تان شکل گرفت، فراموش نکنید که شما در حال آموزش مهارت هایی برای زندگی هستید.

نویسنده: دکتر پیمان دوستی

۳۰ شهریور ۱۳۹۶

لنگر انداختن با تنفس آگاهانه (مایندفولنس)

وقتی در یک موقعیت استرس زا هستید، هیچ چیز شما را آرام نمی‏کند. این مسأله به­ این دلیل است که بدن شما طی میلیون‏ها سال در مواقعی که در یک موقعیت چالشی یا تهدید کننده هستید، برای داشتن پاسخ “جنگ و گریز” تکامل یافته است. پاسخ جنگ و گریز به این معنی است که بدن شما خودش را آماده می‏کند که یا فرار کنید و یا بمانید و بجنگید.

منبع: درمان پذیرش و تعهد با عشق (سفارش این کتاب)/ نویسنده: راس هریس/ مترجمان: پیمان دوستی، سپیده هدایتی، حسین محققی

سفارش این کتاب

ضربان قلبتان بالا می‏رود، ماهیچه‏ها منقبض می‏شوند، سطح آدرنالین افزایش می‏یابد و شما احساساتی قوی مانند ترس یا عصبانیت را تجربه می‏کنید. تا کنون هیچ تکنیک آرام سازی شناخته نشده تا بشر را، زمانی که در یک موقعیت چالش­انگیز است آرام کند.

تکامل با شما در این زمینه پیوند خورده است. اگر یک دیو مرگبار با آرواره‏های شکاف‏دهنده و دندان‏های بسیار تیز به دنبال شما باشد، می‏خواهید با سرعت هر چه تمام فرار کنید یا بمانید و بجنگید. مسلماً مغز شما نمی‏خواهد که دراز بکشید و آرام باشید؛ بنابراین تکنیک های آرام سازی، زمانی که در موقعیت چالشی یا تهدید کننده هستید کار نمی‏کند.

دانلود ویدئو کارگاه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

اگر تابه‌حال تکنیک‌های آرام سازی را یاد گرفته‏اید، آن را با تجارب خود بررسی کنید. این تکنیک‌ها زمانی تأثیر مثبت دارد که در آرامش بسر می‌برید، مثلا زمان استراحت و نهار در پارک، زمان گوش دادن به CD در اتاق خواب، زمانی که بعد از کلاس یوگا روی زمین دراز کشیده‏اید، یا روی یک راحتی در اتاق درمانگر خود نشسته‏ اید.

ولی عملاً شما را هنگامی که در میان یک موقعیت چالشی مانند سخنرانی، امتحان، رفتن به مصاحبه و یا هنگام یک مشاجره با همسرتان در مورد مسأله­ای دردناک هستید، آرام نمی‏کند.

بیش‏تر افراد تنفس آگاهانه را آرام بخش می‏یابند، اما مهم است که بدانید: تنفس آگاهانه از تکنیک های آرام سازی نیست. تنفس آگاهانه مانند لنگر انداختن است. هنگامی که شما در وسط یک طوفان عاطفی هستید، شما را از دست طوفان خلاص نمی‏کند ولی محکم و ثابت نگاه‏تان می‏دارد تا طوفان تمام شود.

پس تنفس آگاهانه در ابتدا و مهم‌تر از همه یک لنگر است وشما را تا زمانی که طوفان تمام شود ثابت نگه می‏دارد؛ اما این یک راه جادویی برای آرام کردن امواج نیست. بدین معنی است که اگر به جای اینکه با آن به عنوان یک تکنیک آرام سازی برخورد کنید، به عنوان یک راه ثابت و محکم نگه داشتن خود توجه کنید، می‏توانید بهترین نتایج را داشته باشید.