سالگو، باجت و اونکا[۱] (۲۰۲۱) مطالعهای بر روی ۲۶۳ نفر از افرادی که دارای مشکلات مربوط به شحصیت بودند انجام دادند. هدف آنها بررسی ارتباط بین تنظیم هیجان، مایندفولنس (ذهن آگاهی/ توجهآگاهی) و شفقت به خود با ذهنیتهای طرحوارهای بود.
ترجمه و تلخیص: دکتر پیمان دوستی
سالگو و همکاران (۲۰۲۱) معتقد بودند که بررسی الگوهای چند متغیره در یک رابطه مشترک بین ذهنیتهای طرحوارهای و راهبردهای تنظیم هیجان ممکن است به درک عمیقتر پروفایلهای پنهان شخصیت که تداعیهای آنها را در مشکلات شخصیت سازماندهی میکند، منجر شود.
آنها با استفاده از یک رویکرد چند متغیره (CCA)، دو الگوی مستقل از ارتباط چند متغیره بین ذهنیتهای طرحوارهای ناسازگار و راهبردهای تنظیم هیجان را شناسایی کردند. سالگو و همکاران (۲۰۲۱) بیان کردند که یافتههای آنها میتواند به درک عمیق تری از مشکلات شخصیت منجر شود و به روان درمانگران در مفهوم سازی آنها برای طراحی مناسبترین مداخلات کمک کند.
مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود (self compassion) به عنوان نوعی تنظیم هیجان
مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) ذهن آگاهی یک حالت ذهنی غیر قضاوتی و متمرکز بر حال است که در آن افکار، ادراکات و احساسات، درست همانطور که هستند و بدون تلاش برای تغییر آنها پذیرفته میشوند و به طور هدفمند مورد توجه قرار می گیرند.
مطالعات نشان میدهند که عدم پذیرش افکار، ادراکات و احساسها، به عنوان یک استراتژی در چندین اختلال مانند اضطراب فراگیر (مک لافلین، مننین و فراچ[۲]، ۲۰۰۷)، اختلال پنیک/ حمله وحشتزدگی (تول و رومر[۳]، ۲۰۰۷)، اعتیاد به هروئین (تول، شولزینگر، اشمیت، زولنسکی و لژوز[۴]، ۲۰۰۷) و اختلال شخصیت مرزی (گراتز، روزنتال، تول و لژوز[۵]، ۲۰۰۶) وجود دارند.
سرکوب افکار و احساسها و اجتناب از آنها به عنوان عوامل خطر در ایجاد پریشانی تجربهشده در افسردگی و اختلالات اضطرابی هستند و ممکن است منجر به رفتارهای ناسازگار شوند. رابطه بین سطح سازماندهی شخصیت و علائم مرزی- افسردگی با نشخوار فکری واسطه می شود (کواچ، اشملوفسکی، گالامبوس و گی[۶]، ۲۰۲۱).
تحقیقات نشان میدهند که طرحوارههای ناسازگار اولیه با مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود ارتباط منفی دارند (ثیم[۷]، ۲۰۱۷).
مطالعه دیگری نشان داد که ارتباط منفی قویای بین مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و طرحوارههای ناسازگار اولیه در میان مردان بزرگسالی که به دنبال درمان سوء مصرف مواد هستند وجود دارد (شوری، براسفیلد، اندرسون و استوارت[۸]، ۲۰۱۵).
سطوح پایینتر مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود، رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و پریشانی روانشناختی را واسطه میکنند. تأثیر طرحوارههای ناسازگار اولیه بر رفتار توسط ذهنیتهای طرحوارهای واسطه میشود (ویک-هربرینک، برنشتاین، برورز، رولوف، رایکبور و آرنتز[۹]، ۲۰۱۸).
بر اساس این یافتهها می توان این فرض را مطرح کرد که فعال سازی ذهنیتهای طرحوارهای با سطح مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود مرتبط است. به طور خاص، ذهنیت بزرگسال سالم همبستگی مثبت و ذهنیتهای طرحوارهای ناسازگار با مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) و شفقت به خود همبستگی منفی خواهد داشت.
شفقت به خود (خود- شفقت ورزی) به جای داشتن افکار انتقادی و تنبیهی، مدیریت سازگارانه احساسات را تسهیل می کند. علاوه بر این، شفقت به خود و مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) ما را قادر میسازد که زمینه و رویداد منفی را واقع بینانه تر ببینیم (فینلی جونز، ریس و کین[۱۰]، ۲۰۱۵). ذهنیتهای والد ناکارآمد مانند والد تنبیهگر و والد پر توقع، با خود منزوی کردن و خود قضاوتی مشخص می شود.
فرضیه ما این است که خود شفقت ورزی، حس اشتراک انسانی و مایندفولنس (توجه آگاهی/ ذهن آگاهی) با ذهنیت بزرگسال سالم ارتباط مثبت خواهد داشت، در حالی که خود قضاوتی و انزوا با ذهنیتهای تنبیهی و والد پر توقع ارتباط مثبت خواهند داشت و بالعکس.
[۱]. Salgó, Bajzát & Unoka
[۲]. McLaughlin, Mennin & Farach
[۳]. Tull & Roemer
[۴]. Tull, Schulzinger, Schmidt, Zvolensky & Lejeuz
[۵]. Gratz, Rosenthal, Tull & Lejuez
[۶]. Kovács, Schmelovszky, Galambos & Gy
[۷]. Thimm
[۸]. Shorey, Brasfield, Anderson & Stuart
[۹]. Wijk-Herbrink, Bernstein, Broers, Roelofs, Rijkeboer & Arntz
[۱۰]. Finlay-Jones, Rees & Kane