اگر صاحب یک خانه هستید، هزینههای تعمیر، نگهداری، قبض برق و گاز را هم پذیرفته اید؛ اگر یک کودک دارید، پوشک کثیف و بیخوابی شبانه را هم قبول کردهاید؛ و اگر رابطه ای صمیمی دارید، بهطور طبیعی مقدار مشخصی از درد و استرس را هم تضمین کردهاید.
منبع: دوستی، پیمان. (۱۳۹۵). چرا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد؟. روان بنه. شماره ۵٫ سال اول.
دانلود ویدئو کارگاه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
این یکی از حقایق ناخوشایند انسان بودن است، هر مسیری که در آن قدم می گذارید، مقداری درد به همراه دارد. زندگی با درد عجین است و آدمی با اجتناب و پرهیز از این درد، نمی تواند به تمایلاتش نزدیک شود. ما نمی توانیم هم درد نکشیم و هم به خواسته هایمان نزدیک شویم. در ادبیات عرفانی ما، تجربه کردن درد روان شناختی، همواره فضیلت دانسته شده است(درد عشقی کشیده ام که مپرس / زهر هجری چشیده ام که مپرس).
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد[۱]، بین درد[۲] و رنج[۳] تفاوت قائل می شود. درد در زندگی ما اجتناب ناپذیر است، حال تلاش ما برای گریز از این درد، ما را دچار رنج می کند که انفعال را به همراه دارد. افزایش اجتناب از درد، همراه با ناتوانی ما در کاهش پریشانی در دراز مدت و حتی کوتاه مدت منجر به دوری روز افزون از زندگی با معنا، هدفمند و پرشور می شود. اساسا مانند این است که از دست دادن عزیزان ما اجتناب ناپذیر و دردناک است. حال تلاش بیهوده ما برای اجتناب از درد حاصل، و اندوه بیش از حد ناشی از عدم موفقیت ما برای بازگرداندن فرد از دست رفته، رنج را به همراه دارد و مانع ادامه زندگی هدفمند و معنا دار ما می شود.
ما از دوران کودکی انواع شیوه های کنترل کردن را می آموزیم، مانند کودکی که سعی دارد با گریه کردن کنترل شرایط بیرونی را به دست بگیرد. حال اگر واقعیت با خواسته های ما همخوان نباشد، چه اتفاقی می افتد؟ به رویدادهایی که تحت کنترل مستقیم شما نیستند توجه کنید: برای مثال، آب و هوا در کنترل مستقیم شما نیست، اما اینکه در شرایط مختلف آب و هوایی چه بپوشید، تحت کنترل مستقیم شماست. ترافیک در کنترل شما نیست، اما نوع رانندگی شما در شرایط ترافیکی در کنترل شماست.
انتظار بر این است که هرچه پذیرش[۴] و رفتار همسو با ارزشها[۵] (عمیقترین خواستههای قلبی، برای کسی که میخواهید باشید و آنچه میخواهید برای داشتنش در زندگی تلاش کنید)، بیشتر و ماندگار تر باشد، تغییر بادوام تری حاصل می شود. پذیرش برای اینکه همواره فرایند مفیدی باشد، اصولا باید شامل تمایل به تجربه هر میزان از پریشانی در راستای رسیدن به ارزش هایمان باشد. بدین منظور از راهبردهای نا امیدی سازنده استفاده می شود تا به درمانجویان کمک شود، نگرش خود به تغییر را اصلاح کنند. نا امیدی سازنده در مدل پذیرش و تعهد، درصدد برجسته کردن نا کارآمدی راهبردهایی است که فرد تا به حال، برای کنترل کردن شرایط استفاده کرده است(در نا امیدی بسی امید است).
بهطور جالبتوجهی، اگرچه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس آخرین مطالعات در روانشناسی رفتاری است اما تا حدی، به بسیاری از سنتهای کهن شرقی شبیه است. در این مدل، تمام وقت سر و کار ما با داستان ها و استعاره ها است. این داستان ها و استعاره ها، به مراجعان جهت درک هرچه بهتر مفاهیم کمک می کنند. همچنین ما می توانیم، به جای استفاده از استعاره های رایج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، از اشعار و تمثیل های رایج در فرهنگ و ادبیات پارسی استفاده کنیم.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، امید واقعبینانهای به مراجعان میدهد، اما وعدههای بیشازحد نمیدهد و انتظارات نادرست را بالا نمیبرد. در این مدل، فرض بر این است که بخش قابل توجهی از درد روان شناختی، جز به هنجار تجربه انسانی است. هدف درمان پذیرش و تعهد، تغییر شکل یا فراوانی افکار و احساسات آزارنده نیست؛ بلکه هدف اصلی آن تقویت انعطاف پذیری روان شناختی[۶] است.
بر اساس تحقیقات علمی، روشن است که هر چه سطح انعطافپذیری روانشناختی بالاتر باشد، کیفیت زندگی هم بیشتر میشود. پس درواقع این واژه به چه معناست؟ خب، انعطافپذیری روانشناختی، توانایی سازگاری با یک وضعیت، با ذهن باز، آگاهی و تمرکز است که شما را برای انجام اقدام مؤثر با ارزشها هدایت میکند. به نظر گیجکننده است؟ اجازه بدهید تا این بحث را بازکنم. دو مؤلفه کلیدی در انعطافپذیری روانشناختی وجود دارد :
- حالت ذهنی که معمولاً به عنوان “ذهن آگاهی[۷] ” شناخته می شود. ذهن آگاهی، شما را قادر میسازد:
- تا از تجربههای اینجا و حال خود بهطور کامل آگاه باشید؛
- با نگرش باز و کنجکاوی حواستان به کاری که انجام میدهید باشد؛
- تا تأثیر افکار و احساسات دردناک را کاهش دهید.
- توانایی انجام عمل مؤثر یا به عبارتدیگر:
- اقدامی آگاهانه و عمدی؛
- با انگیزه، هدایتشده، و الهام گرفته از ارزشهای اصلی؛
- که انعطافپذیر بوده، و با وضعیت موجود سازگار است.
به عبارت سادهتر، انعطافپذیری روانشناختی توانایی در حال بودن و انجام دادن عمل متعهدانه[۸] ، برای انجام دادن آنچه در مسیر ارزشتان مهم است، تعریف میشود. در این درمان، کشف میکنید که چگونه باورها و نگرشهای بیهوده را در مورد رویدادهای ناخوشایند نادیده بگیرید و به سوی زندگی هدفمندانه ای قدم بگذارید.
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
دکتر پیمان دوستی