تقریبا همهی ما دچار نوسانات خلقی ادواری (دورهای) میشویم. با این حال، افراد مبتلا به اختلالهای دو قطبی (Bipilar disorders)، در دورههایی (اپیزودهایی)، هیجانهایی از افزایش انرژی و شعف زیاد (به شکل مانیا یا به شکل هیپومانیا که خفیف تر از مانیا میباشد) و در دورههایی (اپیزودهایی)، افسردگی را تجربه میکنند. برخی از اختلالهای دو قطبی (Bipilar disorders)، شامل اختلال دوقطبی نوع یک، اختلال دو قطبی نوع دو، و اختلال ادواری خویی (خلق چرخشی) یا همان سیکلوتایمیک (cyclothymic disorder) میباشد.
منبع: نسخه تجدید نظر شده ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM 5-TR)
خلاصه و ترجمه: دکتر پیمان دوستی
با توجه به آنچه پیشتر توضیح داده شد، اختلال ادواری خویی (سیکلوتایمیک)، نوعی از اختلال دو قطبی (بایپولار) میباشد. این اختلال تناوبهایی (چرخشهایی) را بین حالت افسردگی (اما نه به معنای یک اپیزود کامل و تمام اعیار از افسردگی اساسی) و حالتهای افزایش انرژی به نام هیپومانیا (که ممکن است معیارهای کامل یک اپیزود هیپومانیا را برآورده نکند) را شامل میشود. برای تشخیص این اختلال، باید این چرخشهای خلقی به مدت حداقل دوسال (در کودکان و نوجوانان حداقل یک سال) ادامه داشته باشد و هیچ گاه فرد بیشتر از دوماه، بدون هیچ نشانهای (از افسردگی یا هیپومانیا) نبوده باشد.
اپیزود هیپومانیا
به طور معمول یک اپیزود هیپومانیا، دورههای افزایش انرژیای است که در آن ۳ مورد یا بیشتر و به مدت ۴ روز یا بیشتر، نشانهها وجود دارد. توجه داشته باشید که در اختلال سیکلوتایمیک (ادواریی خویی/ خلق چرخشی)، ممکن است معیارهای یک اپیزود کامل برآورده نشود، یعنی ممکن است نشانهها کمتر از ۳ عدد یا مدت کمتر از ۴ روز و یا هر دو مورد باشد.
نشانهها شامل افزایش انرژی به همراه برخی از موارد زیر:
۱) عزت نفس و خود بزرگبینی کاذب (عزت نفس متورم)،
۲) کاهش نیاز به خواب، مثلا ممکن است ۳ ساعت خواب برایتان کافی باشد.
۳) پر حرفی بیش از حد،
۴) پرش افکار یا شتاب افکار (ممکن است تصور کنید افکار در ذهنتان مسابقه میدهند)،
۵) حواسپرتی (توجهتان به محرکهای غیر مهم پرت میشود)،
۶) افزایش فعالیت هدفمند مانند رابطه جنسی، سرکار، مدرسه و … یا بی قراری روانی – حرکتی،
۷) درگیری افراطی در فعالیت های لذتبخشی که عواقب بالقوه دردناکی دارد (مانند درگیر شدن در روابط جنسی پر خطر، تصمیمهای مالی یا تجاری نامناسب و ساده لوحانه، خرید افراطی و…)،
اپیزود افسردگی اساسی
به طور معمول، یک اپیزود افسردگی اساسی، خلق پایینی را در بر دارد که شدت آن از نا امیدیهای معمولی و هیجانهای غم انگیز گاه و بیگاه زندگی روزمره بیشتر است. برای تشخیص یک اپیزود افسردگی اساسی، باید حداقل ۵ نشانه یا بیشتر از ۹ نشانهی افسردگی اساسی وجود داشته و نشانهها باید حداقل به مدت ۱۴ روز یا بیشتر، حضور داشته باشند. با این حال، در اختلال ادواری خویی (سیکلوتایمیک)، دورههای افسردگی ممکن است معیارهای یک اپیزود کامل افسردگی اساسی را براورده نکنند، یعنی یا معیار تعداد نشانهها کمتر از ۵ تا باشد، یا معیار مدت کمتر از ۱۴ روز باشد، و یا هر دو مورد. برای درک بهتر اپیزود افسردگی، معیارهای آن را بیان میکنیم:
یک اپیزود کامل افسردگی اساسی یعنی حداقل ۵ نشانه از ۹ نشانهی زیر به مدت حداقل ۱۴ روز وجود داشته باشد و معیار شماره ۱ یا معیار شماره ۲، حتما باید حداقل یکی از این ۵ معیار باشد. چنانچه معیار تعداد نشانهها یا معیار مدت زمان برآورده نشود، نشانهها به عنوان یک اپیزود کامل از افسردگی اساسی در نظر گرفته نمیشوند.
۱) خلق افسرده در اکثر اوقات روز، تقریباً هر روز (توجه: در کودکان و نوجوانان، می تواند خلق و خوی تحریک پذیر باشد).
۲) کاهش چشمگیر علاقه یا لذت نسبت به همه یا اکثر فعالیتها در بیشتر طول روز و تقریباً هر روز
۳) کاهش قابل توجه وزن یا افزایش قابل توجه وزن بدون رژیم غذایی
۴) بی خوابی یا پرخوابی تقریبا هر روز
۵) بی قراری یا کندی روانی حرکتی تقریباً هر روز
۶) خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً هر روز
۷) احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیش از حد یا نامناسب
۸) کاهش توانایی تفکر یا تمرکز، یا عدم تصمیم گیری، تقریباً هر روز
۹) افکار مکرر مرگ (نه فقط ترس از مردن)، افکار مکرر خودکشی بدون برنامه مشخص، یا اقدام به خودکشی یا برنامه خاصی برای خودکشی