هنری موری رویکردی را به شخصیت طراحی کرد که نیروهای هشیار و ناهشیار؛ تاثیر گذشته، حال و آینده؛ و تاثیر عوامل فیزیولوژیکی و جامعه شناختی را در بر می گیرد. موری تحت تاثیر روان کاوی فروید قرار داشته است. اما برداشت های او از این پدیده ها منحصر به فرد است.
نظام او را باید به جای طبقه بندی در وفا داران فروید، با نوفرویدی ها طبقه بندی کرد. دو ویژگی برجسته نظام موری، رویکرد پیشرفته او به نیازهای انسان و داده هایی است که نظریه خود را بر آنها استوار کرد.
داده های او از افراد بهنجار به دست آمده اند. همچنین برخی از داده ها به جای اینکه از مورد پژوهی ها به دست آمده باشند، از روش آزمایشگاهی حاصل شده اند.
اصل عمده نظریه موری، وابستگی فرایند های شناختی به فرایندهای فیزیولوژیکی است. تغییر دادن سطح تنش ناشی از نیاز، برای شخصیت اهمیت دارد. ما تنش به وجود می آوریم تا از کاهش دادن آن رضایت خاطر کسب کنیم.
سه بخش اصلی شخصیت عبارتند از نهاد، فراخود و خود. نهاد تکانه های ابتدایی و غیر اخلاقی به علاوه گرایش به همدلی، تقلید و همانند سازی را در بر دارد. فراخود به وسیله والدین، گروه های همسال و عوامل فرهنگی شکل می گیرد. خود، آگاهانه تصمیم می گیرد و جهت رفتار را تعیین می کند.
نیازها ساختارهای فرضی مبتنی بر عوامل فیزیولوژیکی هستند که از فرایندهای درونی یا رویدادهای محیط ناشی می شوند. نیازها سطحی از تنش را بر انگیخته می کنند که باید کاهش یابد؛ بنابر این، آنها رفتار را نیرومند و هدایت می کنند. نیازهای می توانند نخستین باشند ( احشایی زاد) که در این صورت، از فرایند های جسمانی درونی ناشی می شوند یا ثانوی باشند ( روان زاد) که به رضایت خاطر روانی و هیجانی مربوط می شوند. نیازهای خود جوش خود انگیخته بوده و به موضوعات محیطی وابسته نیستند؛ نیازهای واکنشی، مستلزم پاسخ به موضوع محیطی خاصی هستند.
غلبه نیاز، فوریت یا اصرار آن است. آمیختگی نیازها به نیازهایی اشاره دارد که بتوانند با یک رفتار یا مجموعه ای از رفتارها ارضا شوند. تابعیت، موقعیتی را شامل می شود که در آن یک نیاز برای کمک کردن به ارضای نیازی دیگر، فعال می شود.
فشار، به فشاری اشاره دارد که موضوعات محیطی یا رویدادهای کودکی برای رفتار کردن به شیوه ای خاص آن را ایجاد می کند. تما آمیزه ای از عوامل شناختی ( نیازها) و عوامل محیطی ( فشارها) است.
عقده ها الگوهایی هستند که در پنج مرحله رشد کودکی تشکیل می شوند و رشد بزرگسالی را به صورت ناهشیار هدایت می کنند.
عقده فضای بسته، وجود امن درون رحم، که سه نوع آن عبارتند از عقده فضای بسته ساده ( میل به متندن زیر پتو برای مدت طولانی بعد از بیدار شدن) ، نوع بدون حمایت که بر احساس های نا امنی و درماندگی تمرکز دارد ( فرد از مکان های باز، سقوط کردن، یا هر موقعیتی که تازگی و تغییر را در بر داشته باشد، بترسد) و نوع ضد فضای بسته بر مبنای نیاز به گریختن از شرایط مقید کننده شبه رحم استوار است.( به صورت ترس از خفه شدن و حبس را شامل می شود و به صورت ترجیح دادن مکان های باز، هوای تازه، مسافرت، تحرک، تغییر و تازگی آشکار می شود).
عقده دهانی، لذت شهوانی از مکیدن غذا در حال در آغوش بودن. جلوه های رفتاری این عقده عبارتند از مکیدن، بوسیدن، خوردن، نوشیدن و تشنه محبت، همدلی، حفاظت و عشق بودن. عقده پرخاشگری دهانی، رفتارهای دهانی و پرخاشگرانه را شامل می شود ( گاز گرفتن، فریاد زدن، کنایه زنی). عقده طرد دهانی شامل استفراغ کردن، ایرادی بودن درباره غذا، کم خوردن، ترسیدن از آلودگی دهان (مثلا از بوسیدن)، میل به انزوا و اجتناب از وابستگی به دیگران.
عقده مقعدی، لذت ناشی از عمل دفع را شامل می شود. در حالت عقده طرد مقعدی، در مورد عمل دفع، شوخی مقعدی، و مواد شبیه مدفوع، مانند کثافت، گچ و خاک رس دل مشغولی وجود دارد. پرخاشگری اغلب بخشی از این عقده است و در پرت کردن چیزها، شلیک کردن با تفنگ و ترکاندن مواد منفجره نشان داده می شود. افراد دارای این عقده ممکن است کثیف و نا منظم باشند. عقده نگهداری مقعدی به صورت انباشته کردن، ذخیره کردن و جمع کردن چیزها و پاکیزگی، و نظم و ترتیب جلوه گر می شود.
عقده میزراهی، لذت همراه با ادرار کردن را شامل می شود.(بلند پروازی شدید، عزت نفس تحریف شده، خودنمایی، شب ادراری، هوس های جنسی و خود شیفتگی). این عقده ایکاروس نیز نامیده می شود. افراد دارای این عقده هدف های بلند پروازانه دارند و رویاهای آنها با شکست ضایع می شود.
عقده اختگی عبارت است از لذت تناسلی و خیالپردازی درباره اینکه امکان دارد آلت مردی قطع شود. (این ترس از استمنای کودک و تنبیه والدین که ممکن است همراه آن باشد ناشی می شود). موری با فروید مخالف بود که ترس از اختگی مایه اضطراب در مردان بزرگسال است.
به عقیده موری، هدف اصلی در زندگی، کاهش دادن تنش است. گرچه ما از مقداری اراده آزاد برخورداریم، بخش عمده شخصیت به وسیله نیازها و محیط تعیین می شود. هر فردی بی همتاست و با این حال، به دیگران شباهت هایی دارد. موری در مورد ماهیت انسان، نگرش خوشبینانه ای داشت که به سمت آینده گرایش دارد.
موری و کریستینا مورگان بر اساس مفهوم فرافکنی فروید TAT را ساختند. کسانی که نیاز زیاد به پیشرفت دارند معمولا از طبقه متوسط هستند، حافظه آنها برای تکالیف نا تمام بهتر است، در فعالیتهای دانشگاهی و اجتماعی فعال ترند و در برابر فشارهای اجتماعی مقاوم تر هستند.
منبع: خلاصه ای از نظریه های شخصیت شولتز و فیست ترجمه یحیی سید محمدی
پیمان دوستی
۲ خرداد ۹۴