درخودماندگی ( اوتیسم) : مطالعه بتلهایم

نشانگان در خود ماندگی

در خود ماندگی (اوتیسم) نخستین آشفتگی شخصیتی شدید است که اغلب در دومین سال زندگی بروز پیدا می کند. کودکان در خود مانده از نظر جسمی سالمند، اما منزوی و گوشه گیر هستند و از تعامل با انسان ها پرهیز می کنند. با این حال به نظر می رسد که آنها در تمام مدت متوجه افراد هستند. اغلب آنها صحبت نمی کنند و هنگامی هم که صحبت می کنند، دچار پژواک گویی می شوند. آنها همچنی اختلال مختلف دیگری نظیر خود تحریکی self stimulation از خود نشان می دهند، مثلا یک زیر سیگاری را به دفعات زیاد می چرخانند. در موارد اندکی نیز رفتار خود تخریبی self destructive behavior مانند گاز گرفتن دست ها را به ویژه زمانی که آنها را از نظر جسمی حرکت بدهد از خود بروز می دهند.

علت بیماری در خودماندگی (اوتیسم) هنوز ناشناخته است. بتلهایم از جمله کسانی است که معتقدند در خود ماندگی نتیجه تعاملات اولیه با محیط اجتماعی، یعنی والدین و مرقبان است. در رشد بهنجار، نوزادان از همان ابتدا از حس خود مختاری در خود برخوردار می شوند. اما در موارد مبتلا به در خود ماندگی، نوزاد دارای این احساس می شود که به احتمال زیاد، اعمالش به اضطراب، بی تفاوتی یا بی قراری منجر می شود. در نتیجه کودک عمل خود مختارانه را رها می سازد. بتلهایم اعتقاد داشت که احساس نوزادان این است که آنها نا خواسته هستند و مراقبان آنها ترجیح می دهند که آنها زنده نباشند. آنها تصمیم می گیرند هیچ کاری انجام ندهند و هیچ چیز نباشند.

بتلهایم اغلب والدین را مسبب در خودماندگی (اوتیسم) کودکان می دانست و آنها را مورد سرزنش قرار می داد، اما معتقد بود تفاوتهای ذاتی بین والد و کودک نیز ممکن است نقش زیادی را در این اختلال ایفا کند.

درمان

عشق و پرستاری

یکی از جنبه های مهم ایجاد فضایی سرشار از عشق، پرستاری و محافظت است؛ فضایی که احتمال بروز هرگونه احساسات کودکان درخود مانده را که باعث می شود آرزوی تخریب خودشان را داشته باشند، از بین ببرد.

خود مختاری

مهم ترین کار برای این کودکان، این است که آنها باید در خود احساس خود مختاری به وجود بیاورند و این خود مختاری زمانی اصیل است که کودکان از درون به آن برسند. آنچه مشاوران می توانند انجام دهند، این است که شرایط مناسبی توام با عشق و احترام برای کودکان فراهم آورند و سپس امیدوار باشند که کودکان به اندازه کافی به آنها اعتماد خواهند کرد تا اولین گام ها را خودشان بردارند. اغلب اوقات اولین تلاش کودکان برای ابراز وجود، حول و حوش مسئله دفع است. آنها از طریق بازی نمادی سعی می کنند تا تعارضات اولین مراحل رشد، یعنی مراحل دهانی را بار دیگر تجربه کنند و بر آنها فایق آیند.

نگرش نسبت به نشانه ها

بتلهایم خاطر نشان کرد که در کودکان این نشانه ها ( برای مثال خود تحریکی و شکلک های بخصوص) به طور خود به خود برای رهایی یافتن و حتی تا حدی چیره شدن بر تنش ها به وجود می آیند. اگر ما این نشانه ها را ناجور و کم اهمیت تلقی کنیم و مثلا کودک را دلسرد کنیم تا آنها را کنار بگذارند، آن گاه نمی توانیم احترام و توجه خودمان را به این کودکان منتقل کنیم.

گاهی اوقات نشانه های کودکان در بر گیرنده رفتار خود تخریبی است؛ کودکان سعی می کنند تا خود را زخمی سازند و به خود آسیب برسانند. در این گونه موارد، درمانگر مداخله می کند. اما در مورد سایر نشانه ها، تا جایی که امکان دارد، باید به آنها احترام گذاشته شود، زیرا این نشانه ها جز ساختارهای خود مختارانه کودکان هستند.

پدیدار شناسی

کار بتلهایم، رویکردی پدیدار شناسانه داشته است. در روان شناسی به طور کلی به این معناست که پیشداوری خودمان را در مورد اینکه دیگران به شیوه مرسوم رفتار می کنند، کنار بگذاریم و سعی کنیم تا وارد دنیای منحصر به فرد دیگران شویم. بتلهایم معتقد بود مادامی که دیگران صرفا علاقه مند هستند تا کودکان درخودمانده، دنیا را مانند آنها ببینند، آنها هرگز حالت های دفاعی خود را رها نمی کنند.

کودک درخودمانده باید احساس کند که ما در دنیای خصوصی او، با او هستیم، نه اینکه بارها و بارها، پیش خود بیندیشد که هر کس از من می خواهد تا دنیای خود را کنار بگذارم و وارد دنیای او شوم.

خلاصه

از دیدگاه بتلهایم درمان باید شامل مقدار زیادی عشق و دلسوزی و مراقبت برای کودکان در خود مانده باشد تا آنها را قادر سازد به دیگران اعتماد کنند و جرات پیدا کنند تا در جهت اعمال مستقلانه گام هایی بردارند. این کودکان تنها هنگامی پیشرفت می کنند که به آنها به عنوان انسان، توجه کامل شود و این شامل احترام گذاشتن به نشانه ها و علایم آنها به عنوان بزرگترین اقدام برای تسکین ناراحتی هایشان است. سرانجام اینکه آنها تنها هنگامی می توانند وضعیت در خود ماندگی (اوتیسم) را تغییر دهند که مسئولان مدرسه به طریقی با کودکان ارتباط برقرار کنند که از آنها نخواهند تا وارد دنیای آنان شوند، بلکه تلاش کنند تا تجربه منحصر به فرد کودک را درک کنند.

منبع: نظریه های رشد کرین و لورا برک

پیمان دوستی

۶ خرداد ۹۴