ارزیابی روانی

ارزیابی (assessment)، روشی که به موجب آن متخصصی بالینی، فرد را بر حسب عوامل روانی، جسمانی، و اجتماعی ای که بیشترین تاثیر را بر عملکرد وی دارند، ارزیابی می کند. این اهداف می توانند از این قبیل باشند : الف) تشخیص دادن کسی که به اختلال روانی مبتلاست، ب) مشخص کردن توانایی عقلانی، ج) مناسب بودن فردی برای شغلی خاص و د) ارزیابی کردن کسی برای اینکه مشخص شود آیا از لحاظ عقلانی برای تحمل کردن یک آزمایش، شایستگی دارد یا نه.

مصاحبه بالینی

رایج ترین ابزار ارزیابی است که برای شناختن درمانجو و ماهیت مشکلات فعلی، تاریخچه و آرزوهای آینده او، مورد استفاده قرار می گیرد. درمانگر می تواند هنگامی که مصاحبه شروع می شود سوالهایی را مطرح کند یا اینکه مجموعه سوالهایی را دنبال کند که قبل از مصاحبه طراحی شده اند. روشهای ضبط کردن مصاحبه نیز متفاوت هستند. مصاحبه را می توان به صورت سمعی یا بصری ضبط کرد، یادداشت برداشت یا بعد از مصاحبه از حافظه متخصص بالینی بازسازی کرد. مصاحبه دو نوع بی ساخت و ساخت دار است.

مصاحبه بی ساخت

مصاحبه بی ساخت، یک رشته سوالهای باز پاسخ است که هدف آنها مشخص کردن دلایل درمانجو برای درخواست درمان، و روشن کردن نشانه ها، وضع سلامتی، پیشینه خانوادگی و تاریخچه زندگی اوست. تاریخچه خانوادگی، رویدادهای مهم در زندگی خویشاوندان درمانجو، از جمله آنهایی که به درمانجو بیشتر نزدیک هستند و همین طور اعضای خانواده دور را در بر می گیرد. زمانی خیلی اهمیت پیدا می کنند که درمانگر بخواهد مشخص کند آیا اختلال درمانجو زمینه ارثی دارد.

مصاحبه ساخت دار

مصاحبه ساخت دار از یک رشته سوالهایی تشکیل می شود که طرز بیان و ترتیب آنها از پیش تعیین شده اند. مواد این نوع مصاحبه ها به صورت رسمی نوشته شده اند، و توالی سوال کردن تعیین شده است، بنابراین، به تجربه متخصص بالینی و قضاوت مصاحبه گر متکی نیستند. نمونه هایی از مصاحبه ساخت دار عبارت اند از : برنامه مصاحبه اختلالهی اضطرابی برای DSM4 و مصاحبه بالینی ساخت دار برای DSM4. مصاحبه تشخیصی بین المللی آمیخته CIDI، ابزار استاندارد شده ای برای ارزیابی اختلالهای روانی است که پژوهش همه گیر شناختی روان پزشکی را در سرتاسر جهان آسان می کند.

معاینه وضع روانی

اشاره به آنچه درمانجو درباره اش فکر می کند و نحوه ای که فکر، صحبت، یا عمل می کند، اصطلاح وضع روانی را تعریف می کند.

وضع ظاهر و رفتار

به نحوه ای که آن شخص به شما پاسخ می دهد، اینکه رفتارش عجیب و غریب است، و حتی نحوه ای که او لباس پوشیده است، اشاره می کند. متخصص بالینی هنگام گرد آوری اطلاعات درباره تصویر کلی درمانجو، از ظاهر، سطح هشیاری، طرز رفتار، لباس، آرایش، سطح فعالیت و سبک تعادل تو، یادداشت برمی دارد. حرکات بدن و سطح فعالیت فرد، در خور توجه بیشتری هستند. برای مثال امکان دارد مردی آنچنان بی قرار باشد که نتواند از راه رفتن خودداری کند. مرد دیگری به قدری کند باشد که به صورت بی حال و بی رمق حرکت کند. بیش فعالی (Hyper Active)، عبارت است از فعالیت جسمانی پر انرژی و غیر عادی که با حرکات و صحبت کردن سریع مشخص می شود. گاهی بیش فعالی با بی قراری روانی حرکتی (Psychomotor Agitation) مشخص می شود. که به موجب آن فرد بی قرار و تحریک شده به نظر می رسد. در مقابل کندی روانی حرکتی (Psychomotor retardation)، حرکات کند و کرختی را شامل می شود.

شاید فرد رفتار عجیبی داشته باشد، این گونه رفتار ها، اطوار قالبی، نظیر ژست گرفتن نمایشی یا تیک صورت را شامل می شوند که طی آن، فرد هنگام صحبت کردن به سرعت چشم برهم می زند. نابهنجاری های بدن می توانند شکل های افراطی بگیرند، مانند ژست گرفتن خشک یا بی تحرکی. کاتاتونی (catatonia) به آشفتگی های حرکتی شدید در اختلال روان پریشی اشاره دارد که به علتهای فیزیولوژیک مربوط نمی شوند.

وسواس عملی، رفتاری تکراری و ظاهرا هدفمند در پاسخ به تمایلات کنترل ناپذیر یا طبق مقررات تشریفاتی یا کلیشه ای انجام می شود. وسواس عملی می تواند یک عمل تکراری ساده باشد، مانند کف زدن قبل از صحبت کردن، یا اینکه مجموعه پیچیده ای از رفتارهایی باشد که با تشریفات انجام می شوند.

تشخیص موقعیت

افراد مبتلا به برخی اختلالها گم گشته هستند و از واقعیت های اساسی درباره خود و محیط دور و برشان بی خبرند. تشخیص موقعیت (orientation)، آگاهی فرد از زمان، مکام و هویت است. آشفتگی در تشخیص موقعیت، در تشخیص دادن  اختلالهایی مورد استفاده قرار می گیرد که با انواع آسیب و بیماری مغزی، مانند یادزدودگی و زوال عقل همراه هستند و می توانند علامت اختلالهای روان پریشی، مانند اسکیزوفرنی نیز باشد.

محتوای فکر

محتوای فکر (content of thought). متخصص بالینی می تواند موضوعی را که در گزارش درمانجو عجیب یا غیر عادی به نظر می رسد پیگیری کند. وسواس فکری (obsessions)، فکر، کلمه، عبارت، یا تصور نا خواسته ای است که مرتبا و به طور مکرر وارد ذهن فرد شده و موجب پریشانی او می شود و هرچه فرد تلاش می کند نمی تواند این وسواس را از ذهن خود پاک کند. اغلب افراد تفکر وسواسی موقتی را تجربه کرده اند. یکی از شکل های رایج وسواس فکری، تردید عذاب آور درباره عمل یا تصمیم خاصی است که معمولا پیش پا افتاده می باشد، نظیر اینکه آیا فرد برای یک کالای ۲۰ دلاری، پول بیشتری پرداخت کرده است. برخلاف این رویدادهای معمولی، وسواس های فکری که اهمیت بالینی دارند، بادوام هستند و می توانند سالها فرد را عذاب دهند. وسواس های فکری و عملی اغلب با هم روی می دهند. هذیانها (delusions)، عقاید غلطی هستند که با هوش یا پیشینه فرهنگی درمانجو هماهنگ نیستند. هذیانها در مقابل دیدگاههای منطقی بسیار مقاوم هستند. برای مشخص کردن وجود تفکر هذیانی باید از هوش و پیشینه فرهنگی شخص آگاه شد. عقاید بیش بها داده(Overvalued ideas) ، افکاری هستند که کیفیت عجیب و نامعقول دارند، ولی معمولا غیر عادی نیستند، برای مثال مردی معتقد است کارت اعتباری ای که به عدد فرد ختم می شود، برای او بدشناسی می آورد. تفکر جادویی (magical thinking)، نیزم محتوای فکر فرد عجیب و غریب و غیر منطقی است، اما در این موارد، بین دو موضوع یا رویدادی که دیگران آنها را نامربوط می دانند، در ذهن فرد ارتباط وجود دارد. برای مثال، خانمی اعتقاد دارد که هروقت لباس هایش را به خشک شویی می برد، روز بعد یک فاجعه طبیعی در دنیا اتفاق می افتد. وجود عقاید بیش بها داده شده و تفکر جادویی می تواند علایمی باشند مبنی بر اینکه درمانجو از لحاظ روانی رو به تباهی است. اندیشه پردازی خشن(violent ideation) ، امکان افکار خشن را خواه به صورت تفکر خودکشی گرا باشد یا افکار مربوط به صدمه زدن یا احتمالا کشتن دیگران را شامل می شود.

سبک تفکر و زبان

این شامل اطلاعاتی درباره استفاده از واژگان و ساختار جمله توسط درمانجو می شود. برای مثال هنگامی که با یک مرد روان پریش گفتگو می کنید به سختی می توانید کلمات یا منظور او را درک کنید. زبان او غیر منطقی و نامربوط است.

عاطفه و خلق

عاطفه(affect)، جلوه بیرونی هیجان فرد است. حالت احساسی زمانی عاطفه می شود که دیگران بتوانند آن را ببینند. چند مولفه قابل توجه عاطفه شامل مناسب بودن، شدت، تحرک و دامنه آن هستند. عاطفه نا مناسب یعنی اینکه تا چه اندازه ای ابراز هیجان فرد با محتوای آنچه مورد بحث است مطابقت ندارد. شدت عاطفه، یا نیروی ابراز هیجان برای توصیف عاطفه بسیار کن مانند افت عاطفه (blunted affect) و عاطفه سطحی (flat affect)، به کار برده می شود. اگر عاطفه فرد بسیار نیرومند است، اصطلاحاتی چون عاطفه اغراف آمیز، شدید و پرشور به کار برده می شود.

تحرک عاطفه (Mobility of affect)، سهولت و سرعت جابجایی از یک نوع احساس یا سطح شدت هیجانی به حات دیگر است. افرادی ممکن است در نشان دادن پاسخدهی هیجانی، حتی در موقعیتهای الزام آور، بسیار کند باشند. افراد دیگری واکنش افراطی نشان می دهند. عاطفه بر حسب دامنه عاطفه یا شدت و تنوع جلوه هیجانی نیز توصیف می شود. غم، شادی، خشم، تشویش و آرامش نمونه هایی از دامنه عاطفه هستند.

خلق (mood)، به تجربه هیجانی فرد اشاره دارد، به نحوه ای که او در ((درون)) احساس می کند. افسردگی، سرخوشی، خشم و اضطراب نمونه هایی از این هیجانات هستند. خلق طبیعی یا سرحال (Euthymic)، خلقی است که نه بیش از حد شاد و نه بیش از حد غمگین است، بلکه روز به روز در دامنه نسبتا محدود و مناسب نوسان دارد. خلق ملول (dysphoric mood)، احساسهای ناخوشایند، مانند غم و تحریک پذیری را شامل می شود. خلق سرخوش (Euphoric mood)، شادتر و بالاتر از متوسط است و احتمالا حتی وجد آور است. احساس شادی، شعف و هیجان زدگی اغراق آمیزی را موجب می شود. خلق های دیگری هم وجود دارند که خشم، تشویش و بی احساسی از آن جمله اند.

تجربیات ادراکی

افراد مبتلا به اختلالهای روانی، اغلب دچار آشفتگی در ادراک هستند. توهمات (hallucimations)، ادراک های غلطی هستند که با محرکهای عینی موجود در محیط، مطابقت ندارند. بر خلاف خطاهای حسی که برداشت غلط از شی واقعی را شامل می شوند، توهمات ادراک شی یا محرکی را شامل می شوند که وجود ندارند. تجربه توهمات می تواند در اثر شرایط گوناگون، از جمله واکنش آسیب، تاثیر مسمومیت ناشی از مواد یا ترک کردن مواد، و یا بیماری عصب شناختی، مانند بیماری آلزایمر یا صرع قطعه گیجگاهی ایجاد شده باشد. توهمات شنیداری (auditory hallucinations)، از همه شایع تر است و شنیدن اصوات، معمولا صداها یا حتی کل مکالمات را شامل می شوند. در توهمات امری (command hallucinations)، فرد دستوری را برای عمل کردن می شنود. توهمات دیداری (visual hallucinations)، ادراک دیداری کاذب اشیا یا اشخاص را شامل می شوند. توهمات بویایی( olfactory hallucinations)، که نسبتا نادر هستند، به حس بویایی، احتمالا بوی ناخوشایندی مانند مدفوع، زباله یا گازهای سمی مربوط می شوند. توهمات تنی (somatic hallucinations)، ادراک های کاذب احساسهای بدنی را شامل می شوند که شایع ترین آنها تجربیات لامسه ای مثل خزیدن حشره روی بدن هستند. توهمات چشایی (gustatory hallucinations)، که از همه کمتر گزارش شده اند، احساس چشایی کاذب و معمولا نا خوشایند را شامل می شوند. معمولا توهمات با هذیانها همراه هستند.

درک خود

تعدادی از اختلالهای روانی، هویت شخصی فرد یا درک چه کسی هستم او را تغییر می دهند. مسخ شخصیت (depersonalization)، به تجربه خود تغییر یافته اشاره دارد، مانند این احساس که بدن شخص به ذهنش متصل نیستو سردرگمی هویت (identity confusion)، به این صورت که فرد به روشنی درک نمی کند چه کسی است.

انگیزش

چقدر مایل است تغییر شخصیت بادوان در او ایجاد شود یا پریشانی هیجانی او کاهش یابد و متخصص بالینی از این راه، انگیزش او را در زمینه های گوناگون ارزیابی می کند. در چند اختلال روانی، انگیزش درمانجو به قدری تحلیل می رود که حتی مشکلات معمولی زندگی برطرف نشدنی به نظر می رسد.

عملکرد شناختی

متخصص بالینی می کوشد سطح کلی هوش درمانجو را که به وسیله سطح اطلاعات عمومی، توجه و تمرکز، حافظه، هماهنگی جسمانی و توانایی انتزاع و مفهوم سازی ثابت می شود، ارزیابی کند. در جریان معاینه وضع روانی، تکلیف متخصص بالینی اجرا کردن آزمون هوش رسمی نیست، بلکه او درباره توانمندیها و نارساییهای شناختی درمانجو، اطلاعاتی را کسب می کند.

بینش و قضاوت

درمانگر می کوشد توانایی درمانجو را در شناختن ماهیت اختلالش ارزیابی کند. او باید مشخص کند درمانجو چقدر پذیرای درمان است. بینش (insight)، عبارت است از آگاهی نسبت به خود و دنیا. قضاوت، فرایندی عقلانی است که به موجب آن، فرد برای تصمیم گیری، گزینه ها را سبک سنگین می کند. افرادی که شدیدا آشفته هستند، از توانایی انتخاب کردن گزینه هایی که سازنده یا عاقلانه می باشند برخوردار نیستند.

روان آزمایی

فنون اندازه گیری متعددی را در بر می گیرد که در همه آنها افراد باید اطلاعات قابل نمره گذاری ای در مورد عملکرد روانی خودشان در اختیار بگذارند. به توانایی های عقلانی، شخصیت، حالتهای هیجانی، نگرش ها، و رفتارهایی مربوط می شود که سبک زندگی با تمایلات آنها را منعکس می کنند. پایایی و اعتبار دو ویژگی بسیار ضروری برای مشخص کردن خصوصیات روان سنجی یک آزمون است. آزماینده نباید به آزمودنی توصیه کند که چگونه به سوالها پاسخ دهد یا عملکرد آزمودنی را سو دار کند. موادی که به جای اختلال روانی، وجود بیماریهای جسمی را منعکس می کنند، نمرات را تحریف می نمایند. فردی که به آسیب نخاعی شوکی مبتلاست امکان دارد با این ماده که گاهی نمی توانم قسمتهایی از بدنم را احساس کنم موافق باشد. این ماده معمولا باعث می شود که فرد در مقیاس تفکر روان پریشی یا مصرف دارو، نمرات بالایی کسب کند.

هوش آزمایی

آزمون های هوش رایج برای مقاصد علمی، بر اساس مفهوم  G استوار هستند که چارلز اسپیرمن آن را مطرح کرد. طبق نظر او، ویژگی گسترده اس به نام هوش عمومی وجود دارد که زیر بنای توانایی فرد برای درک کردن روابط است. آزمون های هوش اطلاعات مهمی را درباره توانایی های شناختی درمانجو و رابطه این توانایی ها با ابراز مشکلات هیجانی تامین می کنند. درمانجویانی که برای تفکر انتزاعی توانایی کمی دارند، احتمالا در روان درمانی بینش گرا دچار مشکل خواهند شد، در عوض روی مشکلات علمی روزمره تمرکز می نمایند.

آزمون بینه سیمون (۳ تا ۱۲ سال) :

سن عقلی کودک را که با آزمون به دست می آید بر سن واقعی او تقسیم می کنیم، چون حاصل این تقسیم عدد اعشاری است لذا آن را در ۱۰۰ ضرب می کنیم. هوشبهر ۱۰۰ را حد طبیعی می دانند. بیش از ۱۰۰ باهوش و کمتر از ۱۰۰ مبتلا به نارسایی رشد عقلی یا ضعف قوای ذهنی. باید کودک را طوری آزمایش کرد که احساس نکند می خواهند او را امتحان کنند. ابتدا صحبت های معمولی تا ترس و خجالت از بین برود. باید سوالی را مطرح کرد که کود بتواند به آسانی به آن جواب دهد. بهتر است این سوال از سوالاتی باشد که برای کودکان دو سال کوچکتر در نظر گرفته شده باشد. کم کم به سراغ سوالات مشکل تر می رویم و اگر کودک مرتکب اشتباهی شد نباید او را تصحیح کرد. در صورت جواب صحیح او را تشویق کنید. کودکان سنین مهد کودک با بودن مادر احساس امنیت بیشتری می کنند و کودکان بزرگتر در صورت بودن والدین و عدم موفقیت در پاسخ صحیح احساس حقارت می کنند. یک جدول از روی سوالات آزمون، برای هر جواب صحیح علامت + و هر جواب غلط علامت – ، غلط های کوچیک با یک دوم، معمولا در بچه های ترسو، خجالتی یا محجوب یک دوم زیاد مطرح است. آنها جواب صحیح را می دانند برای گفتن اطمینان ندارند.

برای هر سال سن پنج سوال در نظر گرفته شده است. برای هر جواب صحیح  سال و برای هر جواب نیمه صحیح  سال به کودک داده می شود. سوالات از خیلی آسان و ساده در سنین پایین شروع و به سوالات مشکل تر در سنین بالا می رسد.
مثلا در سن چهارسال بیان اختلاف جنس مانند تو دختر هستی یا پسر. اکثرا یک سوال در هر سن مربوط به تکرار اعداد وجود دارد. یک سوال مربوط ببه تکرار جملات شش سیلابی یا بیشتر. یک سوال مربوط به ترسیم و تقلید شکل های هندسی یا تکمیل نواقص شکل هایی که به کودک داده می شود. یک سوال مربوط به شناختن پول، راست و چپ، پی بردن به اختلافات و شباهت اشیا، توصیف و تشریح عکس ها. برای سنین هشت سال به بالا سوال ها شبیه به سوالات درسی. برای محاسبه باید ابتدا آن سال را که به تمان سوالات مربوط به آن جواب صحیح داده شده پیدا کرد و سپس جواب هلی درست دیگر که برای سالهای بالاتر وجود دارد علامت + و در نتیجه برای هرکدام ارزش  سال و برای هرکدام از پاسخ های نیمه درست ارزش  سال منظور شود. در صورتی که کودک به پنج سوال سالهای بعد جواب صحیح بدهد ارزش یک سال برای او قائل می شویم. سن عقلی و سن واقعی کودک تبدیل به ماه شده سن عقلی بر شناسنامه تقسیم و در ۱۰۰ ضرب می کنیم.

آزمون وکسلر:

محتویات آزمون در کودکان و بزرگسالان یکسان است فقط بزرگترها به سوالات بیشتری جواب می دهند. فرهنگ لغات وسیعتری داشته یا تصاویر مشکل تری را تکمیل نمایند. آزمون وکسلر شامل شش آزمون شفاهی و پنج آزمون عملی یا کارکردی است.  در این آزمون یک قسمت لغات نیز وجود دارد که به عنوان آزمون اختیاری داده می شود. شش آزمون کلامی ( اطلاعات، فهم و قوه درک، حافظه عددی، حساب و ریاضی، تشابهات، فرهنگ لغات) پنج آزمون غیر کلامی( تکمیل تصاویر، طراحی مکعب ها، تنظیم تصاویر، نماد عددی یا رمزنویسی، الحاق قطعات)

آزمون های شخصیت خود سنجی

پرسشنامه خودسنجی (self report inventory) به این صورت اجرا می شود که از افراد می خواهند با جواب دادن به سوال هایی درباره رفتار و احساساتشان در موقعیت های مختلف، در مورد خودشان گزارش دهند. این آزمون ها موادی را در بر دارند که به نشانه ها، نگرش ها، تمایلات، ترس ها و ارزش ها مربوط می شوند.

پرشنامه شخصیت چند وجهی مینه سوتا MMPI

پر مصرف ترین آزمون روان شناختی دنیاست. نوع اصلاح شده این آزمون MMPI2 نامیده می شود. آزمونی درست – غلط است که از ۵۶۷ بیان تشکیل می شود. مقیاس های بالینی این آزمون، ویژگی های شخصیت نظیر نقش جنسیتی، حالت دفاعی، افسردگی، هیستیری، پارانویا، خود بیمار انگاری و اسکیزوفرنی را ارزیابی می کند. برخی موارد را می توان برای مشخص کردن اینکه آیا آزمون شونده جعل کرده، بی دقت بوده، یا دستور العمل ها را بد فهمیده است، نمره گذاری کرد. MMPI-A برای استفاده در مورد نوجوانان ساخته شده که تعداد سوال ها از ۵۶۷ به ۴۷۸ سوال کاهش یافته است. نقطه ضعف این آزمون طولانی و وقت گیر بودن آن است.

ارزیابی پرسشنامه های خود سنجی

این آزمون ها برای افرادی که سطح هوش پایینی دارند یا مهارت های خواندن محدودی دارند مناسب نیستند. تغییرات جزئی در بیان کردن سوال ها می تواند به تغییرات عمده در نتایج آنها منجر شود.آزمون شوندگان گرایش دارند پاسخ هایی بدهند که از لحاظ اجتماعی مطلوب تر یا مقبول تر به نظر برسند.

با وجود این مشکلات، پرسشنامه های خود سنجی همچنان عینی ترین روش در ارزیابی شخصیت هستند. برگذاری آنها راحت است و نتایج آزمون به سوگیری های شخصی یا نظری نمره گذار وابسته نیستند.

اجرای آزمون به صورت آنلاین

  • برای متقاضی کار و سازمان، کمتر وقت گیر است.
  • کم هزینه تر است.
  • نمره گذاری عینی تر است.
  • اعضای جوان تر نیروی کار این روش را به راحتی قبول می کنند.
  • به آزمون شوندگان اجازه نمی دهد از پیش به سوال ها نگاه کنند و اجازه نمی دهد که آنها پاسخ هایی را که قبلا داده اند تغییر دهند.

شیوه های فرافکن

آزمون های فرافکن (projective tests) برای کار کردن با افرادی که از لحاظ هیجانی آشفته هستند با الهام از تاکید فروید بر اهمیت ناهشیار سعی دارند بخش نادیدنی شخصیت ما را کاوش کنند. وقتی محرک مبهمی مثل لکه جوهر یا تصویری که می توان آن را به چند طریق درک یا تعبیر کرد به ما ارایه می شود و از ما می خواهند آن را توصیف کنیم، نیازها، ترس ها و ارزش های خود را به آن فرافکنی می کنیم. چون تعبیر این آزمون ها خیلی ذهنی است، از نظر پایایی یا اعتبار چندان بالا نیستند. دو آزمون فرافکن رایج شیوه لکه جوهر رورشاخ  (Rorschach inkblot technique) و آزمون اندریافت موضوع (TAT) هستند.

شیوه لکه جوهر رورشاخ، ۱۰ کارت لکه جوهر که هربار یکی  (برخی سیاه و برخی رنگی) نشان داده می شود و از آزمودنی می خواهند آنچه را می بینند توصیف کنند. بعدا این کارت ها برای بار دوم نشان داده می شوند، و روان شناس سوال های خاصی را درباره پاسخ های قبلی می پرسد. آزماینده در طول جلسه آزمون، رفتار را نیز مشاهده می کند. پاسخ های او را بسته به اینکه چه می بیند به چند طریق می توان تعبیر کرد.

آزمون اندریافت موضوع (TAT)، این آزمون از ۱۹ تصویر مبهم که یک یا چند نفر را نشان می دهد، و ۱ کارت سفید تشکیل می شود. از افرادی که این آزمون را انجام می دهند درخواست می شود داستانی را درباره افراد و اشیای موجود در تصویر بسازند، شرح دهند چه چیزی به موقعیت نشان داده شده منجر شده، این افراد به چه چیزی فکر می کنند و چه احساسی دارند و نتیجه احتمالی آن چه خواهد بود. در تعبیر کردن آزمون چند عامل در نظر گرفته می شود که روابط شخصی، انگیزش شخصیت ها و میزان ارتباط شخصیت ها با واقعیت هستند.

آزمون تداعی واژگان و تکمیل جمله، در آزمون تداعی واژگان فهرستی از کلمات برای آزمودنی خوانده می شود و از او می خواهند با اولین کلمه ای که به ذهنش می رسد پاسخ دهد. کلملت پاسخ از نظر عادی یا غیر عادی بودن، اشاره داشتن به تنش هیجانی، و ارتباط آنها با تعارض های جنسی، تجزیه و تحلیل می شوند. سرعت پاسخ اهمیت دارد.

آزمون تکمیل جمله نیز به پاسخ های کلامی نیاز دارد. از آزمودنی های در خواست می شود تا جمله هایی مانند (( آرزو دارم که …)) یا (( آنچه مرا نگران می کند …)) را کامل کنند. تعبیر پاسخ ها در این دو آزمون بسیار ذهنی است.

پرسشنامه شخصیت NEO، پرسشنامه ای ۲۴۰ ماده ای است که شخصیت را طبق پنج بعد، یا مجموعه صفات ارزیابی می کند. این صفات شالوده کلیه تفاوتهای فردی در شخصیت هستند. از این پنج بعد، سه تا N، E، و O نامیده می شوند. به علاوه دو مقیاس دیگر که در نتیجه آزمون تجربی مقیاس اصلی به آن اضافه شده اند. این مقیاسها عبارت اند ار : روان رنجور خویی N، برون گرایی E، گشودگی به تجربه O، خوشایندی A و وظیفه شناسی C . هر یک از پنج بعد یا صفت، شش جنبه اصلی نیز دارد که آنها نیز ارزیابی می شوند. مقیاس O شش جنبه گشودگی به خیالبافی، زیبایی شناسی، احساسها، اعمال، افکار، و ارزشها را شامل می شود. نیمرخهای مبتنی بر NEO-PI-R به متخصصان بالینی امکان می دهند تا نمرات حاصل از پنج بعد شخصیت، به علاوه شش جنبه درون هر بعد را ارزیابی کنند.

پرسشنامه ارزیابی شخصیت PAI، از ۳۴۴ ماده، شامل ۲۲ مقیاس تشکیل می شود که اغلب ساختارهای مرتبط با ارزیابی اختلالهای روانی را در بر می گیرند : ۴ مقیاس اعتبار، ۱۱ مقیاس بالینی، ۵ مقیاس درمانی، و ۲ مقیاس میان فردی. هر یک از موارد را طبق یک مقیاس ۴ امتیازی از غلط تا بسیار درست ارزیابی نمایند.

ارزیابی رفتار

ارزیابی رفتار شامل تعدادی فنون اندازی گیری است که بر اساس ثبت کردن رفتار فرد استوار هستند. متخصصان بالینی برای مشخص کردن رفتارهای مشکل ساز، آگاهی یافتن از آنچه این رفتارها را نگه می دارد، و ابداع مداخله های مناسب برای تغییر دادن این رفتارها، از این فنون استفاده می کنند.

خود سنجی رفتاری

خود سنجی رفتاری، نوعی روش ارزیابی است که به موجب آن، درمانجو اطلاعاتی را درباره فراوانی رفتارهای خاص در اختیار می گذارد. اطلاعات را می توان به چند طریق کسب کرد، از جمله، مصاحبه ها، خود بازبینی رفتار توسط درمانجو و پر کردن تعدادی فهرست بازبینی یا پرسشنامه که اختصاصا برای این منظور طراحی شده اند. مصاحبه رفتاری نوع خاصی از مصاحبه است که طی آن، متخصص بالینی روی رفتار تحت بررسی و آنچه قبل و بعد از آن رفتار واقع می شوند، شرایط پیشایند و رویدادهایی که بعد از رفتار واقع می شوند، پیامدها نام دارند. خود بازبینی (self monitoring)، درمانجو حساب فراوانی رفتارهای خاص را نگه می دارد، رفتارهایی نظیر تعداد سیگارهایی که می کشد یا مقدار کالری که مصرف می کند، یا تعداد دفعاتی که در یک روز افکار نا خواسته به خصوصی وارد ذهن او می شوند. رفتار آماج (target behavior)، رفتاری را که در ارزیابی مورد نظر می باشد. ایراد روشهای خود بازبینی این است که بعضی عادت ها به قدری عمیقا ریشه دار هستند که افراد از اینکه آنها را انجام می دهند تقریبا نا آگاه هستند. برخی متخصصان بالینی می گویند که این نوع اندازه گیری به خودی خود می تواند شفا بخش باشد.

مشاهده رفتاری

مشاهده رفتاری، رفتار فرد را مشاهده نموده و فراوانی رفتارهای خاص را همراه با عوامل موقعیتی مربوط، ثبت می کند. مشاهده رفتاری اگر در موقعیت طبیعی که رفتار آماج روی دهد، را مشاهده واقعی (in vivo observation) گویند.

ارزیابی محیطی

از افراد می خواهند جنبه های خاصی را که فرض شده بر رفتار تاثیر دارند، ارزیابی کنند. در مقیاس محیط خانوادگی از افراد خواسته می شود خانواده خود را طبق ابعادی نظیر کیفیت روابط، درجه ای که خانواده به رشد شخصی کمک می کند و فعالیت هایی که خانواده برای حفظ سیستم انجام می دهد ارزیابی کند. مقیاس کلی محیط خانواده میزان کفایت خانواده ای را که کودک در آن بزرگ می شود، اندازه گیری می کند. متغییر هایی را نظیر توانایی خانواده در تامین کردن مراقبت جسمانی و هیجانی خوب، روابط دلبستگی ایمن، ثبات و تعیین محدودیت مناسب و غیر تنبیهی ارزیابی می کند.

ارزیابی فیزیولوژیکی

تعدادی از اختلالهای روانی با آشفتگیهای فیزیولوژیکی همراه هستند که یا در بیماری فرد دخالت دارند یا حداقل به آن مربوط هستند. گاهی محل این آشفتگی در مغز و به صورت نابهنجاری ساختاری است. یا شاید فرد به اختلال جسمانی مانند دیابت، ایدز، یا پرکاری تیروئید مبتلا باشد که باعث می شود تغییراتی را در عملکرد روانی خود احساس کند.

ارزیابی روانی فیزیولوژیکی

پاسخ های جسمانی فرد به موقعیتی خاص، وقتی در موقعیتی قرار می گیرید که می ترسید، ضربان قلب شما ظرف مدت زمان کوتاهی تغییر زیادی می کند. برای کنترل کردن عملکرد قلبی عروقی از ابزارهای اندازه گیری مختلفی استفاده می شود که رایج ترین آنها قلب نگار برقی (ECG)است که تکانه های برقی را که از طریق قلب عبور می کنند، اندازه می گیرد و نشان می دهد که آیا قلب خون را به طور طبیعی پمپاژ می کند. تنش عضلانی، که شاخص فیزیولوژیکی دیگری برای استرس است، به وسیلخ برق نگاری عضله (EMG)، ارزیابی می شود که وسیله اندازه گیری برای فعالیت عضلات است. خیلی از آدمها وقتی احساس می کنند عصبی هستند، عرق می کنند که تغییراتی در پوست به نام پاسخ برقی پوست ایجاد می کند، این پاسخ که پاسخ برقی پوست GSR نیز نامیده می شود، شاخص مهمی برای پاسخ های هیجانی، مانند ترس و اضطراب است.

فنون تصویر برداری از مغز

برق نگاری مغز EEG که فعالیت برقی را در مغز اندازه می گیرد و شاخصی برای سطح انگیختگی فرد است. EEG نشان می دهد که تا چه اندازه ای فرد هوشیار، در حالت استراحا، در حالت خواب یا در حال خواب دیدن است. به کمک آن بیماری های مغزی نظیر صرع، اختلالهای خواب و تومورهای مغزی مشخص می شود. لایه نگاری محوری کامپیوتری (CAT , CT SCAN) ، یک رشته اشعه های x است که از زوایای مختلف پیرامون بدن گرفته می شود و کامپیوتر آنها را ترکیب می کند و به صورت یک تصویر مرکب در می آورد. CT اسکن ها از مناطق پر مایع مغز، یعنی بطن ها، تصویری را در اختیار می گذارند. تصویر برداری طنین مغناطیسی MRI، برای ساختن تصویری از مغز زنده بر اساس حجم آب بافتهای گوناگون که به جای اشعه های X از امواج رادیویی استفاده می کند. لایه نگاری نشر پوزیترون PET که نوع دیگری از آن به لایه نگاری کامپیوتری نشر تک فوتون SPECT معروف است. در این روش ترکیبات رادیو اکتیو به مقدار بسیار کم به داخل رگ فرد تزریق می شود. این ترکیبات از طریق جریان خون در مغز گردش می کنند و الکترونهایی را که بار مثبت دارند و پوزیترون نامیده می شوند، ساطع می کنند که بعدا می توانند شبیه اشعه های X در CT شناسایی شوند. علاوه بر کاربرد PET در ارزیابی فعالیت ذهنی، این روش را می توان برای بررسی اتفاقاتی که بعد از مصرف مواد مانند مواد مخدر در مغز روی می دهند، مورد استفاده قرار داد.

ارزیابی نوروپسیکولوژیکی

ارزیابی نوروپسیکولوژیکی، فرایند گردآوری اطلاعات درباره عملکرد مغز درمانجو بر اساس عملکرد در آزمون های روانی است. مشهور ترین ابزار ارزیابی نوروپسیکولوژیکی، مجموعه آزمون نوروپسکولوژیکی هالستید ریتان است. این ابزار شامل یک رشته آزمون است که برای ارزیابی عملکرد حسی – حرکتی، ادراکی و گفتاری طراحی شده اند. این آزمون ها با مقایسه کردن عملکرد افراد مبتلا به انواع مختلف آسیب مغزی ساخته شده اند که از طریق روشهای اندازه گیری مستقل، مانند اشعه X از جمجمه کالبد شکافی و معاینات جسمانی مشخص شده اند.

منبع: خلاصه ای از آسیب شناسی روانی هالجین

پیمان دوستی

۳۰ فروردین ۱۳۹۴