مراحل رشد اخلاقی لارنس کبلرگ

لارنس کلبرگ[۱] بر رشد اخلاقی تاکید می کرد و نظریه ای مرحله ای در مورد تفکر اخلاقی ارائه داد که به خوبی در فراسوی فرمولبندی های اولیه پیاژه در این زمینه، به پیش می رود. کلبرگ به پاسخ بله یا خیر از طرف آزمودنی علاقه مند نبود، بلکه به استدلال مبتنی بر جواب توجه داشت.

  • شش مرحله کلبرگ

سطح اول، اخلاق پيش عرفي یا پیش قراردادی(تولد تا ده سالگي)

کلبرگ به این دلیل این سطح را تفکر پیش قراردادی[۲] نامید که کودکان هنوز به عنوان اعضای جامعه سخن نمی گویند.

مرحله اول، جهت گیری اطاعت و تنبیه

جهت گزيني بر اساس تنبيه و اطاعت از قوانين به منظور اجتناب از تنبيه می باشد. این مرحله مشابه اولین مرحله تفکر اخلاقی پیاژه است. کودک بر این باور است که افراد صاحب قدرت، مجموعه ثابتی از قوانین را تدوین کرده اند که او باید بدون هیچ گونه سوالی از آن اطاعت کند. در این مرحله ذهن کودک به این شکل است که تنبیه با کار نادرست همبسته است.

مرحله دوم، فردگرایی و مبادله

جهت گزيني بر اساس پاداش و همنواعي براي دريافت پاداش و مزايا می باشد. کودکان در می یابند که تنها یک دیدگاه درست که به وسیله صاحبان قدرت تدوین شده باشد، وجود ندارد و افراد دارای دیدگاه های متفاوتند. تنبیه صرفا خطری محسوب می شود که فرد می خواهد از آن اجتناب کند. گاهی این مرحله فاقد حس مسئولیت اخلاقی به نظر می رسد، ولی کودکان از اعمال درست، نوعی برداشت خاص دارند. در آنها اندیشه مبادله منصفانه[۳] وجود دارد که فلسفه آنها حاکی از نوعی مقابله به مثل است.

سطح دوم، اخلاق عرفي یا قراردادی(حدود ده سالگي)

مرحله سوم، ارتباطات میان فردی خوب

کودکان الگوي دختر خوب/پسر خوب را نشان می دهند که نوعی همنواعي است تا مورد تاييد ديگران قرار گیرند. کودکان وارد سنین ۱۱ و بیشتر شده اند و دیگر اخلاق را یک جریان ساده تلقی نمی کنند. آنها بر این باورند که مردم باید بر اساس انتظارات خانواده و جامعه زندگی کنند و رفتار «خوب» داشته باشند. رفتار خوب به معنای داشتن انگیزه های خوب و احساس های میان فردی نظیر عشق، همدردی، اعتماد و توجه به دیگران است.

مرحله چهارم، حفظ نظم اجتماعی

کودکان وابستگي به مراجع قوانين، قوانين و قواعد اجتماعي را رعايت مي كنند تا از توبيخ مراجع قدرت و احساس گناه در مورد انجام ندادن وظايف در امان باشد. استدلال این مرحله در روابط دو نفر با اعضای خانواده یا دوستان صمیمی خود، بهترین کاربرد را دارد، زیرا از این طریق فرد می تواند برای آگاهی از احساس دیگران و نیازهایشان تلاش کند و برای کمک به آنها بکوشد. آنها به نحو وسیع تری به جامعه به عنوان یک کل توجه می کنند. اکنون تاکید بر اطاعت از قوانین، احترام به افراد معتبر و انجام وظایف برای حفظ نظم اجتماعی است.

در این مرحله افراد به کرات درمورد حق حیات سخن می گویند، ولی برای آنان این حق به وسیله مراجع گروه اجتماعی یا مذهبی شان مشروعیت یافته است.

سطح سوم، اخلاق پس عرفي یا فرا قراردادی (كساني كه به سطح تفكر به شيوه عمليات صوري رسيده باشند)

مرحله پنجم قرار داد اجتماعي و حقوق فردی

افراد از اصول پيروي مي كنند تا از احترام همگان برخوردار باشند و از اين طريق احترام به نفس خود را حفظ مي كنند. در این مرحله مردم از خود سوال می کنند که چه عواملی سازنده یک جامعه خوب است؟ آنها به شیوه ای نظری درباره جامعه خود می اندیشند و از شرایط جامعه خود جدا می شوند و حقوق و ارزش هایی را که یک جامعه باید داشته باشد، مورد توجه قرار می دهند. سپس جوامع موجود را با در نظر گرفتن این معیارها مورد توجه قرار می دهند و به دیدگاهی فراجامعه ای می رسند.

همه افراد در دو نکته توافق خواهند داشت: نخست اینکه همه مردم خواهان برخی حقوق اولیه نظیر آزادی و زندگی و تحت حمایت قرار گرفتن هستند و دوم اینکه همه مردم می خواهند برای تغییر قوانین غیر منصفانه رشد جامعه، برخی شیوه های دموکراتیک به کار گرفته شود. در این مرحله بر خلاف مرحله ۴، افراد در مورد عملکرد جامعه به صورتی مستقل فکر می کنند. در این مرحله افراد پیشنهاد می کنند که ما باید از حق و حقوق افراد محافظت کنیم و بحث هایمان را از طریق فرایند دموکراتیک دنبال کنیم. ولی فرایندهای دموکراتیک به تنهایی همواره به نتایجی که احساس می کنیم عدالت است منجر نمی شود، مثلا اکثریت جامعه ممکن است به قانونی رای دهند که مزاحم اقلیت باشد.

مرحله ششم اصول جهانی یا اصول اخلاقي

افراد اعمال خود را طبق اصولي كه شخصا انتخاب كرده اند هدايت مي كنند. در اين اصول عدالت، سرافرازي و برابري، ارزش شناخته مي شود. از اصول پيروي مي كنند تا از سرزنش خويشتن در امان باشد. رسيدن به اين مرحله مستلزم دستيابي به تدوين اصول اخلاقي انتزاعي است که مرحله ۶ در كمتر از ۱۰% افراد ديده مي شود، به همین دلیل کلبرگ این مرحله را از دستورالعمل خود حذف کرد و آن را مرحله نظری[۴] نامید.

افراد در این مرحله بر این باورند که عدالت مستلزم آن است که نظرهای همه احزاب و گروه ها را مهم تلقی کنیم و برای شان و منزلت همه مردم به عنوان افراد جامعه احترام قائل شویم. اصول عدالت، جنبه ای جهانی دارد و شامل همه افراد می شود. ما به قانونی رای نخواهیم داد که به نفع برخی و به ضرر برخی دیگر باشد. یکی از موضوعاتی که مرحله ۵ را از مرحله ۶ متمایز می کند، نافرمانی شهروندان است.

  • موضوعات نظری

رشد چگونه اتفاق می افتد

کلبرگ معتقد بود که مراحل او، محصول بلوغ و رسش نیستند. یعنی ساختارها و توالی مراحل، الزاما بر اساس یک طرح ژنتیکی ظاهر نمی شوند.

کلبرگ اعتقاد داشت که مراحل او، محصول اجتماعی شدن هم نیست. مراحل در واقع از تفکر خود ما درباره مسائل اخلاقی سرچشمه می گیرند. تجربه های اجتماعی، رشد را گسترش می دهند، ولی این کار از طریق تحریک فرایندهای ذهنی ما انجام می گیرد. هنگامی که با دیگران به بحث و گفتمان می پردازیم، دیدگاه های ما مورد سوال و چون و چرا قرار می گیرد و به همین دلیل ما را بر می انگیزد تا با جهت گیری های جدید و پیچیده تر کنار بیاییم.

کلبرگ همچنین گاهی اوقات در مورد وقوع تغییر از طریق فرصت های نقش پذیری، یعنی فرصت های دیدن و ملاحظه دیگران، صحبت کرده است. هنگامی که کودکان با دیگران تعامل می کنند، می فهمند که نظر افراد با هم تفاوت دارد، ضمن آنکه چگونگی هماهنگ کردن این دیدگاه ها را در فعالیت های توام با همکاری یاد می گیرد.

مفهوم مرحله

پیاژه معتقد بود که مراحل راستین رشد ذهنی، دارای چندین معیار است: (۱) از لحاظ کیفی، روش های فکری متفاوتی هستند (۲) کلیت های ساختار یافته ای هستند (۳) در تسلسلی غیر قابل تغییر پیش می آیند، (۴) آنها را می توان به شکل وحدت سلسله مراتبی مشخص کرد، و (۵) تسلسل آنها به صورتی عمومی، در همه فرهنگ ها دیده می شود.

کلبرگ سعی کرد نشان دهد که مراحل او، چگونه همه این معیارها را در بر می گیرد.

۱- تفاوت های کیفی. واضح به نظر می رسد که مراحل کلبرگ از نظر کیفی با یکدیگر تفاوت دارند.

۲-کلیت های ساختار یافته. مراحل تنها پاسخ هایی مجزا نیستند بلکه الگوهایی کلی از تفکر هستند که به طور یکسان، خود را در خلال انواع متفاوتی از موضوعات نشان می دهند.

۳-تسلسل غیر قابل تغییر. افراد نمی توانند مراحل را یک در میان سپری کنند یا به شکلی مختلط، از آنها عبور کنند. همه کودکان، الزاما به بالاترین مرحله نمی رسند؛ زیرا ممکن است آنها تحریک هوشی لازم را بدست نیاورند. ولی کودکان تا هنگامی که در مراحل به پیش می روند، این مراحل را به صورت منظم پشت سر می گذارند.

۴- وحدت سلسله مراتبی. هنگامی که کلبرگ ادعا کرد که مراحل او وحدت سلسله مراتبی دارد، منظورش این بود که مردم بینش های بدست آمده در مراحل اولیه تر را از دست نمی دهند، بلکه آنها را در چهارچوب های جدید و وسیع تری وحدت می بخشند و یکپارچه می کنند.

۵-تسلسل عمومی. کلبرگ نظیر همه نظریه پردازان مرحله ای، بر این باور است که تسلسل او جنبه عمومی دارد و در همه فرهنگ ها یکسان است.

  • تفکر اخلاقی و رفتار اخلاقی

نظریه کلبرگ در زمینه تفکر اخلاقی و نه رفتار اخلاقی است. مردم ممکن است در زمینه اخلاقیات دیدگاه های متعادل و آرمانی داشته باشند، ولی الزاما رفتارشان منطبق با این نظریات نباشد

 

  • تفکر اخلاقی و سایر اشکال شناخت

کلبرگ ابتدا این مراحل را از نظر ساختارهای شناختی زیربنای آنها، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و سپس به جستجوی موارد مشابه در افکار منطقی و اجتماعی محض پرداخت. او برای این مقصود، مراحل خویش را از نظر قابلیت های نقش پذیری ضمنی در توجه به دیدگاه دیگران، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

 

  • نگاه زنانه گیلیگان به رشد اخلاقی

گیلیگان در انتقاد از کلبرگ به دلیل جبهه گیری او بر علیه زنان و دختران مقاله ای منتشر کرد. کلبرگ مراحل خویش را انحصارا از طریق مصاحبه با پسران تدوین کرده و گیلیگان بر این باور بود که این امر آشکارا، بیانگر توجیهی مردانه از قضیه است.

  • کاربردهای ضمنی در تعلیم و تربیت

کلبرگ مایل بود که پیشرفت افراد را تا بالاترین مرحله تفکر اخلاقی مشاهده کند. بهترین جامعه دارای افرادی خواهد بود که نه تنها نیاز به نظم اجتماعی را درک می کنند(مرحله ۴) بلکه می توانند دیدگاه های مربوط به اصول جهانی نظیر عدالت و آزادی(مرحله ۶) را نیز پذیرا باشند. او بر این باور بود که اگر قرار باشد کودکان تفکر خود را سازماندهی مجدد کنند، باید بیشتر فعال باشند.

اگرچه کلبرگ به مدل تعارض-شناختی تغییر پایبند بود، ولی همچنین راهبرد دیگری به نام رویکرد اجتماع عادل را گسترش داد. در این روش، تاکید بر افراد نیست، بلکه بر گروه است. رویکرد اجتماع عادل، برخی از پیروان کلبرگ را دچار مشکل کرد. اگر چه دانش آموزان تشویق می شدند تا در موارد متعددی در تصمیم گیری های دموکراتیک شرکت کنند، ولی در عمل بزرگسالان به نحو فعالی دیدگاه خود را مطرح می کردند. رویکرد اجتماع عادل بر جهت گیری های اخلاقی در گروه ها تاکید دارد.

  • ارزشیابی

کلبرگ یکی از پیروان پیاژه بود که یک تسلسل تفصیلی جدید را درباره مراحل تفکر اخلاقی پیشنهاد کرد. پیاژه اصولا دو مرحله را در تفکر اخلاقی تشخیص داد که دومین مرحله در اوایل نوجوانی پدید می آید. کلبرگ مراحل دیگری را که در دوره نوجوانی و بزرگسالی گسترش می یابد مطرح ساخت، او پیشنهاد کرد که برخی از مردم حتی به مرحله فرا قراردادی تفکر اخلاقی می رسند که در آن، دیگر جامعه خود را آنطور که هست نمی پذیرند. بلکه به صورتی عمیق و مستقل، در مورد یک جامعه خوب و ایده آل فکر می کنند.

منبع: نظریه های رشد کرین و لورا برک

پیمان دوستی

۲۸ فروردین ۱۳۹۴

[۱]. Lawrence Kohlberg

[۲]. Pre conventional

[۳]. Fair exchange

[۴]. Theoretical stage