دانلود ویدئو کارگاه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
فرض کنید اتوبوسی داریم و شما راننده آن هستید. یک گروه از مسافران در اتوبوس نشستهاند. مسافران این اتوبوس، افکار، احساسات، حالتها و احساسهای بدنی، خاطرات و هر چیز دیگری که تجربه میکنیم هستند. برخی از آنها بسیار وحشتناک، و با لباسهای سیاه، چاقوی ضامن دار در دست دارند! اگر شما تنها باشید و آنها شروع به تهدید شما کنند و بگویند چه کنید و کجا بروید «برو به چپ، برو به راست و…» چه اتفاقی رخ خواهد داد؟! اگر به حرفهایشان توجه نکنید، داد و بیداد راه می اندازند.
ممکن است با آنها سازش کنید. مثلا به آنها بگویید؛ «شما انتهای اتوبوس بنشیند، جوری که من شما را نبینم، آنگاه من هر چه شما بگویید انجام خواهم داد». تا اینکه یک زمانی شما به تنگ میآیید و اتوبوس را متوقف میکنید و میروید سمت مسافران و با آنها جرو بحث میکنید. توجه کنید که در این گیرودار شما اتوبوس را متوقف کردهاید و با این مسافران قوی جر و بحث میکنید. متاسفانه، آنها قصد ترک اتوبوس را ندارد. شما با مسافران درگیری فیزیکی پیدا میکنید اما موفق به بیرون راندنشان نمیشوید.
در نهایت شما دست آشتی به سوی مسافران سرکش دراز میکنید. شما با آنها وارد معامله میشوید. معاملهای که در آن شما در ازای آزار کمتر آنها، سرنوشت زندگیتان را به دست آنها میسپارید.
نتیجه نهایی این فرآیند این چنین خواهد بود؛ مسافران سرکش و عصیانگر به شما خواهند گفت «اگر کاری که ما میگوییم انجام ندهی، میآییم سروقتت و مجبورت میکنیم ما را تماشا کنی!» و بدین شکل این مسافران بر شما کنترل کامل خواهند داشت. تمام چیزی که شما را وحشت زده میکند حضور آنها در نزدیکی شما و اجبار به تحمل قیافه وحشت بارشان است. آنها تاکنون آسیب واقعی به کسی نرساندهاند اما هیبت ترسناکی دارند، چاقو و زنجیر دارند و… . راننده اتوبوس (شما)، اختیار اتوبوس را در اختیار دارد. اما شما در این معامله با مسافران، کنترل اتوبوس را به آنها سپردهاید. به عبارت دیگر شما برای به دست آوردن کنترل، کنترل را کاملا از دست دادهاید. احتمالا متوجه شدهاید که حتی اگر مسافران شما ادعا کنند که اگر به سمت چپ نروید، شما را نابود خواهند کرد، این ادعا گزافهای بیش نیست. از این مسافران کاری خلاف اراده شما ساخته نیست.
استعاره مسافران اتوبوس در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت)