اتخاذ چشم انداز و نظریه ذهن

اتخاذ چشم انداز، نقش مهمی در شکل دادن به “خود” ایفا می‌کند. توانایی اتخاذ چشم اندازی دیگر هم، یک توانایی ضروری در راستای خود (self) است. در سال‌های اخیر، تحقیق گسترده‌ای بر اساس نظریه شناختی و به ویژه تحقیق درباره نظریه ذهن صورت گرفت (بارون-کوهن، تیگر-فلاسبرگ، و کوهن، ۲۰۰۰).

دکتر نیکلاس ترنیکه/ ترجمه دکتر پیمان دوستی

منبع: ترنیکه، نیکلاس. (۲۰۱۰). یادگیری RFT. ترجمه: دوستی، پیمان. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.

برای دانلود ویدئو کارگاه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت)، اینجا را کلیک کنید

این تحقیق به منظور ایجاد یک درک کلی از نحوه عملکرد انسان‌ها، چگونگی توسعه توانایی اتخاذ نگرش ذهنی به خود و دیگری، و همینطور ایجاد همدلی، انجام پذیرفت. به طور خاص، این تحقیق مشکلات مربوط به افراد مبتلا به اوتیستیک را بررسی می‌کند و پیامدهای مستقیم و قابل اجرایی دارد که اجازه می‌دهد استراتژی‌های خاصی برای کمک به یادگیری کودکان و اتخاذ چشم انداز، توسعه پیدا کند (هاولین، بارون-کوهن و هادوین، ۱۹۹۹). همچنین محققان بر اساس این کار، گام‌های مختلفی در جهت اتخاد چشم اندازی دیگر، برداشتند. این گام‌ها از پایه (توانایی تصور کردن یک شی از یک موقعیت دیگر) شروع می‌شوند و به سمت رفتارهای پیچیده‌ای نظیر توانایی پیش بینی رفتار دیگران از طریق فرضیه‌هایی درباره درست یا غلط بودن رویدادها، حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر، می‌توانیم بر اساس فرض‌هایی در مورد اینکه فرد دیگری معتقد به درست بودن آن باشد (صرف نظر از اینکه خودمان به آن معتقدیم یا نه)، عمل کنیم. این امر مستلزم آن است که بتوانیم چشم انداز دیگران را در نظر بگیریم.

بهبود روش‌های آموزش برای کودکان مبتلا به اوتیسم، دهه‌هاست که تحلیل‌گران رفتار را به خود مشغول کرده است. حمایت‌های تجربی برای درک اتخاذ چشم انداز به عنوان چارچوب بندی ارتباطی، فرصت‌های جدیدی را در این زمینه باز می‌کند. مزیت استفاده از چنین تحقیقی از نقطه نظر تجزیه‌و‌تحلیل رفتار، مجددا این است که در آن علم از پایین به بالا ساخته شده است. مفاهیم استفاده شده دقیقا تعریف و توصیف شده‌اند و در کار تجربی (آزمایشی) ریشه دارند. از سوی دیگر بسیاری این موضوع (تعریف دقیق اصطلاحات و مفاهیم) را مشکلی برای مدل‌های شناختی می‌دانند (بارنز-هولمز، مک هاگ، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۴).

در مطالعات مبتنی بر نظریه چهارچوب ارتباطی (RFT)، اتخاذ چشم انداز به عنوان یک شکل از رفتار عامل (کنش‌گر) تعمیم یافته است که در آن کودک می‌آموزد محرک‌ها را از چشم انداز خاصی مرتبط کند: من در مقابل شما، اینجا در مقابل آنجا، الان در مقابل آنگاه (بارنز-هولمز، مک هاگ، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۴). یک برنامه خاص برای این آموزش، توسعه داده شده است (بارنز-هولمز، مک هاگ، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۴؛ مک هاگ، بارنز-هولمز، و بارنز-هولمز، ۲۰۰۹). به طور خلاصه، آموزش به این شکل طراحی شده است که سوال‌هایی به کودک ارائه می‌شود که در آنها به صورت نظام مند، سطح‌های مختلفی از پیچیدگی در اتخاذ چشم انداز، آموزش داده شده است. در طول آموزش بازخورد داده می‌شود، یعنی پاسخ‌های صحیح، پیامدهای تقویتی‌ای در گفت‌و‌گو دارند.

آموزش با روابط ساده‌ای شروع می‌شود، چیزهایی نظیر: “کدام توپ من است؟ کدام توپ تو است؟”، “چه کسی اینجاست؟ چه کسی آنجاست؟”

در مرحله بعد، روابط تغییر می‌کنند: “اگر من جای شما بودم و شما جای من بودید، کدام توپ برای شما بود و کدام توپ برای من بود؟” و شما آنجا روی صندلی کوچک نشسته‌اید، من اینجا روی صندلی بزرگ نشسته‌ام. [توصیف وضعیت واقعی]. اگر اینجا، آنجا بود، و آنجا، اینجا بود، من روی کدام صندلی نشسته بودم؟ شما روی کدام صندلی نشسته بودید؟
همچنین دو روابط معکوس را آموزش می‌دهید: “امروز من اینجا، روی صندلی بزرگ نشسته‌ام. دیروز من آنجا، روی صندلی کوچک نشسته بودم. اگر اینجا، آنجا بود، و آنجا اینجا بود، و الان، آنگاه بود، و آنگاه، الان بود، من الان کجا نشسته‌ام، آنگاه من کجا خواهم نشست؟”

همان‌طور که احتمالا متوجه شده‌اید، پاسخ دادن به این نوع سوالات آسان نیست، حتی برای بزرگسالانی که مشکلات کلامی ندارند. این مهارت‌های مربوط به پدیده‌های موجود در نظریه ذهن، از طریق مقایسه‌هایی حمایت می‌شود: از یک طرف اینکه چطور این نوع چارچوب‌های ارتباطی در گروه‌های سنی مختلف ظاهر می‌شوند، و سوی دیگر اینکه چه چیزی در تحقیقات جاری یافت می‌شود (مک هاگ و همکاران، ۲۰۰۴). همچنین نشان داده شده است که این نوع از مهارت در کودکان پیش دبستانی ممکن است از طریق این نوع برنامه‌های آموزشی تحت تأثیر قرار گیرد و چشم انداز تعمیم یافته‌ای اتخاذ کنند (هیجل و رفلفت، ۲۰۰۶). مضاف بر این، نشان داده شده است که مهارت‌های کودک مبتلا به اوتیستیک درمورد اتخاذ چشم انداز، با استفاده از این روش‌ها بهبود می‌یابد (برای مشاهده خلاصه‌ای از نتایج به روز، منابع رفلفت و بارنز-هولمز را مطالعه کنید).