آبرام امسل اندیشه های هال را با نظریه پاولف پیوند می زند تا این باور اسپنس را گسترش دهد که خاموشی بر اثر پاسخ های رقیب حاصل از محرومیت ایجاد می شود.
نظریه ناکامی چهار ویژگی را مشخص می کند که همه از ناکامی هدف ناشی می شوند. این ویژگی ها مورد استفاده قرار می گیرند تا به کمک آنها آثار مختلف مشاهده شده، در زمانی که پاسخی در گذشته تقویت می شده ولی دیگر تقویت نمی شود، توضیح داده شوند.
ویژگی اول ناکامی، ناکامی نخستین(RF)، یک اثر شبیه اثر سائق است که از عدم پاداش ناشی می شود. امسل فرض می کند پس از آنکه جاندار در یک موقعیت معین چندبار تقویت می شود، می آوزد که تقویت را در آن موقعیت انتظار بکشد. اثر نیروبخش (RF) به صورت یک افزایش موقتی در سرعت، مقدار یا فراوانی یک پاسخ وسیله ای ظاهر می شود و آن را اثرناکامی(FE) می نامند. این یافته موید این است که عدم تقویت سبب ناکامی می شود و این ناکامی مولد انگیزش یا برانگیزاننده سائق است. باور(۱۹۶۲) استدلال کرد که مقدار ناکامی باید به مقدار کاهش تقویت مرتبط باشد.
دومین ویژگی ناکامی تحریک درونی ناشی از (RF) است. امسل فرض می کند که واکنش نیروبخش ناآموخته به عدم پاداش دارای ویژگی های یک سائق طبیعی است و طبق نظریه هال، ناکامی نخستین (RF) محرک سائق خودش با نام محرک سائق ناکامی[۱] (SF) را تولید می کند. مانند تمامی محرک های سائق، (SF) نیز یک حالت آزارنده است که ارگانیسم در پی کاهش یا حذف آن است. این واقعیت که ناکامی ابتدا سبب نیروبخشیدن به یک پاسخ تقویت نشده می شود و تکرار پاسخ را موجب می گردد ممکن است به خودی خود گواهی بر این باشد که حیوان می کوشد تا (SF) را حذف کند. این باور که حالت ناکامی پیشنهادی یک حالت آزارنده است با مطالعاتی حمایت می شود که در آنها حیوان ها می آموزند پاسخی را بدهند که محرکی را که هنگام تجربه ناکامی حاضر بوده است به پایان برساند.
سومین و چهارمین ویژگی های ناکامی عبارتند از پاسخی که به محرک های محیط شرطی شده که در حضور (RF) رخ می دهد و محرک های بازخورد درونی که به وسیله آن پاسخ شرطی تولید شده اند. این ویژگی ها باهم ترکیب می شوند و ناکامی انتظاری شرطی[۲] را به وجود می آورند.
طبق نظر امسل، محرک های تداعی شده با ناکامی نخستین توانایی فراخوانی یک خرده واکنش انتظار ناکامی (rF) را که با یک محرک انتظاری ناکامی[۳] (SF) متداعی است کسب می کند. درست همان طور که یک (rG) الزاما با یک (SG) متداعی است. اما مکانیسم های(SG) – (rG) و (SF) – (rF) از الگوهای رفتاری متفاوت به آنها برخوردارند. در حالی که مکانیسم (SG) – (rG) موجب حرکت جاندار به سوی جعبه هدف می شود، مکانیسم (SF) – (rF) سبب اجتناب از جعبه هدف می شود. به طور کلی می توان گفت که (rG) به انتظار تقویت مربوط است، در حالی که (rF) به انتظار ناکامی وابسته است.
در ضمن خاموشی، حیوان چیزی به جز ناکامی را تجربه نمی کند که به تدریج و به طور معکوس، از طریق مکانیسم (SF) – (rF)، از جعبه هدف به جعبه آغاز تعمیم می یابد. زمانی که این امر صورت می پذیرد، حیوان یا در جعبه آغاز یا اندکی پس از ترک کردن جعبه آغاز محرک هایی را تجربه می کند که (rF) ها را فرا می خوانند و این سبب می شود که حیوان از دویدن در ماز بازایستد. در این مرحله می گوییم که خاموشی اتفاق افتاده است.
مهم ترین جنبه نظریه امسل تبیین پیشنهادی او از اثر تقویت سهمی(PRE) است که گاهی به آن اثر خاموشی تقویت سهمی[۴](PREE) نیز گفته می شود. اثر تقویت سهمی به این واقعیت اشاره دارد که خاموش کردن پاسخی که در ضمن یادگیری به طور ناپیاپی تقویت شده است، نسبت به پاسخی که ضمن یادگیری به طور پیاپی تقویت شده است، زمان بیشتری نیاز دارد. به سخن دیگر، اثر تقویت سهمی حاکی از این است که تقویت ناپیاپی یا ناپیوسته از تقویت پیوسته یا صددرصد در مقابل خاموشی مقاوم تر است.
آبرام امسل PRE را به نحو زیر تبیین می کند: ابتدا حیوان آموزش می بیند تا پاسخی را بدهد(مانند طی کردن یک گذرگاه مستقیم در ماز). ضمن این آموزش حیوان تقویت نخستین(RG) را همیشه در جعبه هدف دریافت می کند(یعنی در ۱۰۰ درصد موارد). سرانجام همه محرک های گذرگاه از طریق مکانیسم (SG) – (rG) با (rG) – (RG) تداعی خواهند شد. بعد حیوان در یک برنامه تقویت سهمی قرار داده می شود که مثلا در ۵۰ درصد موارد تقویت دریافت کند. از آنجا که در حیوان یک انتظار قوی برای دریافت تقویت ایجاد شده است، در کوشش هایی که تقویت به او داده نمی شود، ناکامی نخستین (RF) را تجربه خواهد کرد. محرک های پیش از تجربه ناکامی، (rF) ها را فرا می خوانند که به (SF) ها منجر می شوند. پس از چندین کوشش بدون تقویت، یک تعارض حاصل می شود، زیرا محرک های واحد عادت های متضاد را سبب خواهند شد.
وقتی یک (SG) – (rG) فراخوانده می شود، حیوان تمایل دارد به سوی جعبه هدف برود، اما وقتی که یک (SF) – (rF) فراخوانده می شود، حیوان میل دارد از جعبه هدف اجتناب کند. حیوان قبلا یک عادت قوی دویدن به سوی جعبه هدف را ضمن دوره آموزش اولیه، پیش از تقویت سهمی کسب کرده است و شاید به این دلیل که تقویت مثبت بیشتر از ناکامی موثر است، حیوان در حالی که تحت برنامه تقویت سهمی است به رفتن به سوی جعبه هدف ادامه می دهد.
«به سخن دیگر، در حالی که یک تعارض گرایش-اجتناب وابسته به جعبه هدف وجود دارد، تمایل به گرایش برنده می شود».
از آنجا که حیوان، به رغم تقویت نشدن در برخی از کوشش ها، به رفتن به سوی جعبه هدف ادامه می دهد، سرانجام همه محرک های دستگاه آزمایش، حتی آنهایی که با ناکامی همراه اند، با پاسخ دویدن تداعی می شوند. به گفته امسل(۱۹۹۲)، “ضد شرطی شدن وسیله ای”، پاسخ وسیله ای(گرایش) را به مکانیسم بیزاری آور (SF) – (rF) وصل می کند.
می توان از تبیین پیشنهادی آبرام امسل برای PRE استنباط کرد که با مرحله تعارضی آموزش سهمی، تغییرات رفتاری زیادی همراه اند. یعنی وقتی که محرک های واحدی در دستگاه آزمایش هم تمایلات گرایشی را فرا می خوانند و هم تمایلات اجتنابی را، سرعت دویدن از کوششی به کوشش دیگر فرق می کند. در عین حال، وقتی که محرک ها در مراحل بعدی آموزش با پاسخ دویدن تداعی می شوند، پاسخ دویدن ثابت می شود.
می توان از نظریه آبرام امسل استنباط کرد که PRE تنها زمانی که در دوره آموزش اولیه تعداد قابل ملاحظه ای کوشش صورت گرفته باشد، رخ می دهد. علت آن است که تبیین آبرام امسل مبتنی بر ناکامی است و حیوان ناکامی را تجربه نخواهد کرد مگر اینکه یادگرفته باشد که تقویت کننده را انتظار بکشد.
نظریه آبرام امسل درباره عدم تقویت ناکامی زا، تنها یکی از موارد گستدش مکانیسم (SG) – (rG) هال-اسپنس است.
منبع: خلاصه ای از نظریه های یادگیری السون و هرگنهان ترجمه علی اکبر سیف
پیمان دوستی
۹ فروردین ۱۳۹۶
[۱]. Frustration drive stimulus
[۲]. Conditioned anticipatory frustration
[۳]. Anticipatory frustration stimulus
[۴]. Partial reinforcement extinction effect